شورای سوم شهرشیراز در ابتدای حضور خود در سال 85 برنامه ریزی بلند مدتی جهت پیشرفت فیزیکی شهر کرد و نام آن را گذاشت "طرح هدف 90". طرحی که قرار بود پروژه هایی که در ذیل آن تعریف شده اند، در پایان سال 90 به تمام برسند، و کارنامه اعضای شورای شهر برای مردم عینی تر شود.
طرح هدف 90 که بواسطه اندیشه های مبتنی بر سرمایه سالاری و توسعه غربی طرح ریزی و بودجه بندی شد، از همان ابتدا با مخالفت های جدی دانشجویان و رسانه های انقلابی مواجه گشت.
طرحی که امروز شیراز را تبدیل به ویترین شکاف طبقاتی کرده است. هدف90 که قرار بود پیشرفت مبتنی بر عدالت شهر را هدف بگیرد، بیش از هر چیزی مستضعفین و پایین شهری ها را هدف قرار داد.
چرا که طبق آمارها و نقشه های مستندی که بارها منتشر شده است سهم سنگین و قابل توجه ای به مناطق مرفه و اتفاقا کم جمعیت شیراز اختصاص داده شده است، که باعث ایجاد طبقه ی اشراف و طبقه ی مستضعف خواهد شد.
متاسفانه در این سالها شورای شهر بدون توجه به تذکرات دلسوزان و حتی نماینده محترم ولی فقیه حضرت آیت الله ایمانی که بارها از تریبون نماز جمعه فریاد زدند، کار خود را پیش برد. اکنون فارغ از انتقادات جدی که به اصل و مبنای این طرح وارد است، نگاهی آماری و دقیق به روند پیشرفت طرح هدف 90 می پردازیم.
روند پیشرفت پروژه های عمرانی، ترافیکی و فضای سبز شیراز که چندی پیش محل اختلاف شهردارشیراز، فرماندار و برخی از اعضای شورای شهر شده بود.
یکی از جلوتر بودن روند اجرایی پروژه های از برنامه زمان بندی می گفت و دیگری از نارضایتی مردم از کندی اجرای پروژه ها گلایه می کرد.
با نگاهی به روند اجرایی پروژه های طرح هدف 90 که غالب طرح های در دست اجرا در سطح شهر نیز در قالب آن می گنجد، به واقعیت امر دست پیدا خواهیم کرد. طبق آمار اعلام شده در سایت معاونت فنی و عمرانی شهرداری شیراز از میان پروژه های "طرح هدف 90" تنها 19 پروژه از 71 پروژه افتتاح شده است!
پروژه های افتتاح شده طرح هدف 90:
طرح تقاطع غیر همسطح باهنر - امیرکبیر
طرح تقاطع غیرهمسطح میدان دفاع مقدس
طرح تقاطع غیر همسطح سرداران - نصر
طرح تقاطع غیر همسطح بلوار شهید چمران - شهید مطهری (شهیدان شیخی)
طرح احداث پل امتداد خیابان خلیلی
بزرگراه حسینی الهاشمی (ره) وحدت
تقاطع غیر همسطح سرداران - ساحلی
تقاطع غیر همسطح بلوار ابوذر غفاری-احمدبن موسی (ع)
پروژه ساختمان آتش نشانی والفجر
پروژه تقاطعات غیرهمسطح درمحور ساحلی – فضیلت
تقاطع بزرگراه حسینی الهاشمی (ره)-آفرینش
تقاطع غیر همسطح شهید هاشم پور
تقاطع غیر همسطح رحمت - عدالت
تقاطع غیر همسطح قدر
تقاطع غیر همسطح امام حسن مجتبی
تقاطع غیر همسطح برف فروشان
تقاطع غیر همسطح میرزای شیرازی
پروژه های در دست اجرا:
طرح تقاطع غیر همسطح رضوان-رحمت
طرح تقاطع غیر همسطح میدان احسان
طرح تقاطع غیر همسطح رحمت - باهنر
طرح تقاطع غیر همسطح سرداران - بوستان
طرح پل و تقاطع میدان معالی آباد
طرح تقاطع غیرهمسطح بلوار فضیلت - سرداران
تقاطع غیر همسطح ورودی آرامستان احمدی
تقاطع غیر همسطح بزرگراه حسینی الهاشمی(ره)- کمربندی
پل 800+5 بزرگراه حسینی الهاشمی(ره)- شهرک بهشتی
تقاطع کمربندی-خلیج فارس
پــروژه هــای احداث تونل :
پروژه های در دست طراحی:
طرح ساماندهی میدان دروازه قرآن
تقاطع غیر همسطح میدان مطهری-قدوسی
تقاطع غیر همسطح باغ صفا (نشاط)
پروژه های آماده اجرا:
تقاطع غیر همسطح بزرگراه آرین- کمربندی
تقاطع غیر همسطح ساحلی- مطهری
تقاطع غیر همسطح ابوذر غفاری- رحمت
پل تقاطع سجادیه
پل انجیره
پل نهر اعظم
45 متری مهدیه
طرح توسعه جنوب بولوار گلبهار
تقاطع غیر مسطح 20 متری احمد بن موسی - رحمت
تقاطع سرداران- تخت جمشید
پروژه های در حال مطالعه:
تقاطع غیر همسطح مطهری- امیرکبیر
تقاطع غیر همسطح مطهری- کمربندی
تقاطع غیر همسطخ نواب صفوی- کمربندی
تقاطع غیر همسطح ایمان شمالی - کوهسار مهدی (عج)
تقاطع غیر همسطح جام جم- کوهسار مهدی
تقاطع غیر همسطح تونل فضیلت(سعدی)-خرامه
تقاطع غیر همسطح جاده خرامه
تقاطع غیر همسطح شهید باهنر-پاسداران
تقاطع غیر همسطح رحمت- قائم
تقاطع غیر همسطح میدان میوه و تربار
مسیر کوهسار مهدی (عج)
تقاطع احمدی جنوبی - کمربندی
تقاطع ولایت
تقاطع فضیلت- نصر
همانطور که جزئیات پیشرفت پروژه ها ذکر شد، ملاحظه شد که تنها 26 درصد از پروژه هایی که قرار بود 5 ساله تمام شود، تا امروز که سال 91 هستیم به اتمام رسیده است! اکنون مسئولان مربوطه باید پاسخ دهند که چرا وعده ای که به مردم داده شد، اما امروز اجرایی نشده است؟ رویای بلندپروازانه شورای شهر امروز تبدیل به یک آرزوی دست نیافتنی شده است؛ البته آرزویی که با محقق شدن کامل آن منجربه افزایش شکاف طبقاتی و تحقق عملیاتی تبعیض شهری می شد. به راستی چرا کسانیکه با آن همه تبلیغات فراوان از طرح هدف90 سخن می گفتند و هیچگاه پاسخی هم برای تئوری های منسوخ غربی خود نداشتند، امروز در اجرایی شدن همان نظریات پوسیده نیز سکوت کرده و پاسخی برای این عقب افتادگی نمی دهند؟! چرا نتوانستند پس از این همه سال کسب اعتبار و منابع مالی پروژه ها را انجام بدهند؟ اگر 26 درصد از طرح هدف90 در 5 سال به اتمام رسیده است، حتما بقیه آن هم در 15سال آینده تمام خواهد شد!
اما تمام اینها در حالیست که همان اندیشه های سرمایه محور شورای شهر در حال طراحی طرح هدف 95 هستند! با اینکه حدود 80 درصد از پروژه های طرح هدف90 به روی زمین مانده و شهر هر روز به سمت بی عدالتی در توزیع منابع و امکانات پیش می رود!
از روحانیون معظم، تشکل های دانشجویی و مسئولین انقلابی شیراز و استان انتظار می رود که نسبت به تحقق تبعیض آشکار دیگر واکنش جدی نشان بدهند، و نگذارند بیشتر از این سومین حرم اهلبیت(ع) بازیچه تئوری های توسعه غربی شود و مستضعفین بیش از پیش محروم بمانند.
امام خمینی(ره): "خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد."
پی نوشت: 1. در پاسخ به آقایی که تئوری ساکتین فتنه را از کره دیگری می داند و عدالتخواهان را رابین هود خوانده: " امام حسین(ع): باید درگیر شوید و با ستمگران، چشم در چشم بایستید و بگویید: نه! باید انتقاد و اعتراض کنید و یقه شان را بگیرید. تقسیم عادلانه بیت المال و اموال عمومی و توزیع عادلانه ثروت حکم خداست. گرفتن مالیات از ثروتمندان و هزینه کردن آن به نفع فقرا ادامه همان تکلیف است." نیاز به توضیح نیست که شرح آن خوشتر آید در حدیث دیگران "طعنه به «رابین هود»، فرصتی برای ارتجاع به عصر تکنوکراتها"
2. بطور اتفاقی در آرشیو نشریه مشکات در شماره 27 به مطلبی تحت عنوان "سقوط تدریجی استعمار" برخورد کردم؛ که در تمجید و تحسین قضیه تسخیرسفارت انگلیس نوشته شده بود. چون به هرحال آن زمان مسئولیت نشریه با این حقیر بود، لازم دیدم اینجا بدون هیچگونه نخوتی از محضرمبارک امام خامنه ای روحی له الفداه عذرخواهی کنم و از درگاه خداوند خواستارم عذرتقصیر مرا بپذیرد. توضیحاتی در باب آن قصه تسخیر و حمایت ما در نشریه وجود دارد، که از ذکر آن صرفنظر می کنم. یقینا همانطور که حضرت آقا گفتند حتی دفاع ما نیز از سراحساسات انقلابی و تحلیلی بود که آن زمان به نتیجه رسیده بودیم که نه تنها ما، بلکه حتی ورود کنندگان به سفارت انگلیس خبیث هم نباید مورد ملامت قرار بگیرند، چرا که طبق فرمایش ایشان باید تحلیل کرد و موضع گرفت، هرچند ممکن است که اشتباه باشد. و خداوند فرمود: "فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما". امیداست با عبرت گرفتن از گذشته، اشتباهات خودمان را تکرار نکنیم.
3. آیت الله جوادی آملی: "زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند، خواسته یا نخواسته دوستدار امام غایب اند، نه امام قائم. مطلوب اینان غایب آل محمد است، نه قائم آنها..." این روزها مراقب جریان خطرناک دوستداران امام غایب باشیم. در آخر این مطالب دوستان رو هم توصیه به مطالعه می کنم؛ (+) و (+) و (+) و (+) و (+) و (+) همچنین این مطلب نوستالژیک (+)
علی رغم اینکه نمایندگان مجلس علاوه بر حقوق ماهیانه هزینههایی هم بابت مسکن، ماشین، دفتر و بلیط هواپیما برای رفت و آمد به حوزه انتخابیه از مجلس دریافت میکنند اما همچنان برخی از آنها حقوق خود را مکفی نمیدانند. در همین زمینه متاسفانه اخیرا دو تن از نمایندگان استان فارس حقوق دو و نیم میلیونی را کافی ندانسته و خواستار افزایش آن شده اند.
حالا بهتر می فهمم چرا از مجلس شورای اسلامی ما صدای دادخواهی از محرومین، پابرهنگان و طبقه مستضعف جامعه، آنچنان که علی(ع)می گفت: «الله الله فی الطبقه السفلی...خدا را خدا را درخصوص طبقات پایین ومحروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند.» بلند نمی شود. چون درصورتی می توانی فریاد بزنی که خودت به چیزی بسته نباشی واگر پیرو علی فریاد دادخواهی سر دادی مجبوری همانطور که علی می گفت زندگی کنی.
امیرالمومنین(ع) فرمود:"ائمه حق وحاکمان درحکومت اسلامی و روحانیون وعلمای دین وحاکمان دین باید سطح زندگیشان از سطح متوسط مردم به پایین باشد تا بتوانند دین را درست تبلیغ و درست اجرا کنند."
سطح متوسط زندگی مردم را همه دارند می بینند، این دیگر نیاز به اعداد و ارقام ندارد حالا مقایسه کنید باسطح زندگی نمایندگانشان سطحی که بواسطه نماینده بودن و باقانون مصوب خودشان به آن رضایت داده اند.تسهیلات مسکن، خودرو، راننده وتسهیلات مالی بلاعوضی مانند 100میلیون تومان سال گذشته و حتی داستان تلخ حقوق مادام العمر! وحالا هم که ریش و قیچی را دست خودشان دیدند چرا برای چندصدمیلیون تومان جهت رفاه حال خودشان کلاه قانونی نگذارند؟
در زمانه ای که بواسطه تحریم ها و ناکارآمدی مسئولین در دولت و مجلس و اخلال در بازار توسط سودجویان بیشترین فشار بر توده های مردم تحمیل می شود، و بیشتر از همیشه پای انقلاب و نظام ایستاده اند، شما آقایان نماینده مدعی اصولگرایی با چه رویی چنین طلبی می کنید؟ مگر شما با بقیه مردم چه تفاوتی دارید که اینچنین طلبکارانه به بیت المال نگاه می کنید؟ وقاحت زمانی به اوج می رسد که وضعیت خود را با نمایندگان دیگر کشورها مقایسه می کنند، فاین تذهبون؟!
راجع به مسکن و هزینه های چندصد میلیونی که به این بهانه به نمایندگان داده می شود، در این مورد باید مثل سایر کارکنان دولت عمل شود و خانه های سازمانی برای این منظور درست شود تا برای همه دوره ها هر نماینده ای که مایل بود درآنها ساکن شود اگر نه که نماینده با پول خودش هرطور مایل بود زندگی کند.
امیرالمومنین که تالحظه شهادتشان مدام داد ازطبقات محروم وستمدیده می زد برای این بود که دنیا را سه طلاقه کرده بود وبه فرموده خودش «درحالی که می توانست ازعسل پاک ومغز گندم وبافته های ابریشم برای خودش غذا ولباس فراهم آورد»،تسلیم هوای نفس نشد واز دنیا به دو جامه فرسوده و دوقرص نان رضایت داد.
آقایان مدعی اصولگرایی و ولایت که دقیقا با همین ادعاها از مردم رای گرفتید قسم حضرت عباس شما را باور کنیم یا دم خروسی که مدت هاست بیرون زده؟! حضرات اصولگرا از این جبهه و آن جبهه چرا اعتراضی نمی کنید یا عده ای هم اعتراض می کنید که چرا حقوقمان کم است؟! کمی رفتار و منش خود را با فرمایشات ولایت تطبیق دهید، خواهید دید میان شعار و عمل هزاران فرسنگ فاصله است:
«آن وقتى که جوان حزباللهى ما به جهاد یا به سپاه یا به فلان وزارتخانه مىرفت و به او مىگفتند که چهقدر حقوق مىخواهى، مىگفت این حرفها چیست، مگر من براى حقوق آمدهام؟ اصرار مىکردند که بالاخره زندگى خودت و زن و بچهات باید بگردد؛ یک چیزى بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟ به نظرم اگر شما بروید در دنیا این را نقل کنید، چنانچه کسى وضع چند سال قبل ما را ندیده باشد، خواهد گفت که افسانه است؛ ولى این واقعیت است. این رویداد، در همین ایران و در همین تهران و در همین وزارتخانههاى ما اتفاق افتاد؛ یکى، دو مورد هم نبود. نمایندهى مجلس وقتى اول بار به او حقوق دادند، خجالت کشید حقوق را بگیرد! بعضى از دوستان ما در دورهى اول نمایندگى مجلس، شرمشان آمد و ننگشان کرد که حقوق بگیرند! گفتند ما حقوق بگیریم؟!»
«من الان اعلام مىکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتى که آقایان امکانات شخصى دارند، حق ندارند از امکانات دولتى استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتى یعنى چه؟ واللَّه اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمىگرفتم که مرتب ملاحظهى جهات امنیتى را توصیه مىکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون مىآمدم»
«مسؤول نظام جمهوری اسلامی حق ندارد به اعیان و اشراف و پولدارها نگاه کند و زندگی خود را با آنها بسنجد؛ حق ندارد خود را با نظایر و اشباه خود در حکومتهای طاغوتی بسنجد. آری؛ در دستگاههای طاغوتی، یک وزیر، یک مدیر کل و یک رئیس، از زندگیهای آنچنانی برخوردارند؛ ما هم امروز بیاییم و خود را با آنها بسنجیم و بگوییم ما هم وزیر و مدیریم!؟ نه؛ در نظام اسلامی اینگونه نیست. در نظام اسلامی، این مأموریت، طعمه نیست؛ یک مسؤولیت و یک خدمت و یک وظیفه بر گردن انسان است»
«برادران! من و شما داریم از آن ذخیره مىخوریم؛ فراموش نکنید، آن را مردم دیدند. نمىشود ما در زندگى مادّى مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمى که خیلیشان از اولیات زندگى محرومند».
«...مگر اعتماد مردم باقی می ماند؟ مگر مردم کورند؟ آقایان مگر مردم نمی بینند که ما چگونه زندگی می کنیم»
حال خودتان قضاوت کنید دراین شرایط بد اقتصادی، مردم با این اقدامات و سخنان شما چقدر می توانند نسبت به نمایندگانشان اعتماد داشته باشند؟
«پیوند حقیقى با مردم، مستلزم حضور در میان آنان و دور نشدن از سطح متوسط زندگى آنان است. ساده زیستى و پرهیز از اسراف و پرهیز از هزینه کردن بیتالمال در امور شخصى و غیر ضرورى، شرط لازم براى حفظ این پیوند است. ترویج فرهنگ اشرافیگرى و تجمل و سفرهاى پرهزینه و بیهودهى خارجى از کیسهى مردم، دور از شأن نمایندگى و عامل گسیخته شدن پیوند نماینده با مردم است.»
«نمایندگان محترم غالباً وابسته به قشرهای متوسط و برخاسته از متن تودههای میلیونی مردماند، توقع میرود که میان آنان و تودههای مردم به ویژه مستضعفان و محرومان، رابطهای مداوم برقرار باشد و رنجها و محرومیتها و خواستهای حقیقی و فوری این قشرها، در مجلس که خان? ملت و محل امید آن است، انعکاسی شایسته بیابد. نمایندهای از همت و نظر بلند برخوردار است که از صف صدرنشینان و برخورداران عبور کرده خود را به دورافتادگان و کوتهدستان برساند و با آنان و برای آنان باشد.»
یا آنجا که امام خمینی(ره) فرمودند: «وکلای مجلس از طبقه ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه داران و زمین خواران و صدرنشنیان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند.»
پی نوشت: 1. آنجا 99 درصدی ها قصد تصرف بازار را دارند؛ اینجا 1درصدی ها! دقیقا برعکس است؛ مستضعفین و پابرهنگان بارانقلاب را به دوش می کشند بدون آنکه توقعی داشته باشند؛ مرفهین بی درد و سرمایه داران زالوصفت مانند همیشه باری برای انقلاب هستند و بیشتر از شکم خودشان هم حرف می زنند...
2. این روزها "راست+چپ+تکنوکرات+ضدانقلاب+ خاندان هاشمی" دوباره به هم رسیده اند و خیلی بی پرده با هم جمع شده اند تا این معادله برقرارشود: منجی بحران ها=اکبرهاشمی رفسنجانی=...
3. اندراحوالات کاریکاتور شرق و حمله های غرب و شرق (+) و (+) و (+) و (+) و همچنین طبق روال ماضی این مطالب را هم پیشنهاد می کنم برای خواندن: (+) و (+) و (+) و (+) و (+)
انقلاب اسلامی و آقازاده ها
انقلاب اسلامی، انقلابی علیه تفکرات شاهنشاهی و سلطنتی 2500ساله بود، که درآن پادشاه و فرزندان و اقوام شاه، از مصونیتی آهنین برخوردار بودند. هیچکس را به درگاه خود راه نمی دادند، آن ها ارباب و بقیه رعیت، آنها مالک و مردم نوکر. در سایه حکومت پادشاهی هرظلمی که می خواستند انجام می دادند و به احدی نیز پاسخگو نبودند، چرا که شاه را سایه خدا می خواندند.
اما بعد از انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید بود، انتظار می رفت، تبعیض، خویشاوند سالاری و آقازادگی در ایران کوله بار خود را بسته و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند. و اصلا انقلاب شده بود تا آقازادگی نابود شود، نه اینکه همان انقلابیون آقازاده پرور شوند.
ریشه کنی فقر، فساد و تبعیض یکی از آرمان های انقلاب بود، اما امروز آدم هایی که نان آرمان ها را خورده اند، خود را جای آرمان ها قالب می کنند، طوری ژست می گیرند گویی ستون انقلابند. انقلاب کردند تا عدالت محقق شود، اما خود برسرغنایم دعوا می کنند. عده ای سابقه نیکشان آفت بصیرتشان شد، برق سکه های اشرافیت مسحورشان کرد و در صندلی های نرم انقلاب مجذوب شدند. سربازان انقلاب از انقلاب طبلکار شدند، و بجای سربازی انقلاب، به سربار انقلاب تبدیل شدند.
تکنوکرات ها و آقازادگی مدرن
هرچند در طول تاریخ همیشه پدیده شوم آقازادگی گریبان گیر جوامع اسلامی و شخصیت های بزرگ اسلام بوده است اما آقازادگی مدرن بطور رسمی در سال68 تاسیس شد. با روی کارآمدن دولت سازندگی و با شعار توسعه اقتصادی، پدیده شوم اشرافیت، تجمل گرایی و پدیده ای نامیمونی به نام آقازادگی رسما کلید خورد. آقازاده ها به واسطه ارتباط های فامیلی با صاحبان قدرت وثروت تبدیل به یک طبقه ویژه اجتماعی شدند که بارزترین خصوصیت آنها متمایز بودن آنها از مردم و ویژه خوار بودن آنها است.
باظهور آقازادگی مدرن، عده ای ازهرگونه بازخواستی مصون شدند، صاحب مناصب سیاسی و صاحب کارتل های کلان اقتصادی شدند...
ردپای آقازاده ها، در اقتصاد، سیاست، ورزش، فرهنگ و خلاصه هرجایی که منفعتی برای آنها باشد وجود دارد. سرآرمان ها را بیخ تا بیخ می برند. اما برای حضرات آرمان ها وسیله ای خوب برای مخفی شدن هستند، و فقط زمانی حق اهتزاز دارند که سبیلی از حضرات چرب شود و نانی به سفره طمعشان افزوده شود.
متمایز بودن آقازاده ها باعث شده است، تا خود را در دایره ای بسته قراربدهند و با مصونیتی آهنین، هیچکس حق دست زدن به آنها را هم نداشته باشد. آقازادگی سودجویانه، چپ و راست نمی شناسد و دامن هر مسئول بی بصیرت یا منفعت طلبی را می گیرد. چنانکه هم اکنون 400 آقازاده در خارج از کشور تحصیل می کنند و بعضا اتهاماتی نیز بر برخی از آنها وارد می باشد.
آقازاده ها طی سال های پس از انقلاب از نجابت مردم وتعلل قوه ی قضاییه سوء استفاده کرده و دست به هرکاری زدند، حتی دولتی که باشعار قطع دست ویژه خواران ورانت خواران روی کارآمده بود نتوانست جلوی آنها بایستاد و حتی آقازاده ها فعالیت های خود را تشدید کردند.
با اینکه ابراز نارضایتی مردم از وجود چنین پدیده نامیمونی در نظام جمهوری اسلامی به کرات از زبان آنها در تاکسی، محافل خانوادگی، کلاس های درسی و...شنیده می شد، اما عزم جدی در ریشه کن کردن مصونیت آهنین آقازاده های مغرور ویژه خوار وجود نداشت، تا اینکه بازیگری تعدادی از آقازاده ها در اغتشاشات پس از انتخابات نمایان شد و موج عظیم مطالبه مردمی برای پایان دادن به تراژدی آقازاده ها شکل گرفت.
جنجالی ترین آقازاده ها
اما شاید جنجالی ترین و خبرسازترین آقازاده های پس از انقلاب، فرزندان جناب هاشمی رفسنجانی باشند، آنها که از سالها پیش در مناصب مهم حکومتی قرار داشته و اتهاماتی نیز از سابق به آنها وارد بوده و می باشد. و امروز به عنوان نماد آقازادگی در ایران شناخته می شوند.
فائزه هاشمی یکی از فرزندان رشید آقای هاشمی رفسنجانی که سابقه ای طولانی در آقازاده گی دارد. که نهایتا بعد از 5 ماه معطلی و دقیقا در شبی که قرار بود مهدی هاشمی وارد ایران بشود(که نشد) با ماست مالی بقیه پرونده های وی بازدداشت و به اوین رفت تا کورسوی امیدی برای محاکمه آقازادگان قدرت طلب ایجاد شود.
اما جنجالی ترین آقازاده این خانواده، مهدی هاشمی است. مهدی هاشمی که شاید به جای «حاج کاظم» و «عباس» که در «آژانس شیشهای» قرار بود لندن بروند اما نشد، مدتی لندن تشریف داشت، تا اینکه سرانجام بعد از 36 ماه با نزدیک شدن به انتخابات مهم ریاست جمهوری 92 بدون پاسپورت با برگ ترددی که بطور مشکوکی برایش آماده شده بود و همچنین با پشتیبانی تبلیغاتی شبکه سلطنتی انگلیس بی بی سی وارد ایران شود. ورودی که خوشبختانه با طی مراحل قانونی اکنون مهدی خان را دربند کرده است.
آیاهاشمی آقازاده هایش را فدای انقلاب می کند؟
بالاخره شمشیر تیز عدالت به خاندان هاشمی رسیده است، و علاوه بر دستگاه قضایی و امنیتی امتحان سختی نیز برای بزرگ خاندان هاشمی شده است. امتحانی که مشابه آن در طول تاریخ انقلاب اسلامی برای بسیاری از بزرگان و مسئولان نظام رخ داده و سربلند بیرون آمده اند و البته برخی هم رفوزه شده اند. هیچکس برخوردهای انقلابی آیت الله گیلانی، آیت الله خزعلی و آیت الله جنتی را در برابر فرزندان و نزدیکان خطاکارشان فراموش نخواهند کرد، و در راس همه ی اینها مواجه انقلابی پیرجماران امام روح الله(ره) نسبت به سیدحسین خمینی درسی خواهد بود برای بزرگ خاندان هاشمی تا بار دیگر پایبندی وی به خط امام محک بخورد.
امتحانی سخت برای قوه ی قضاییه
فارغ از ابعاد امنیتی و پروژه مشکوک انگلیسی که از تمام قرائن و شواهد علنی در پشت پرده این اتفاقات دیده می شود، و همچنین لزوم هوشیاری بیش از پیش دستگاه های امنیتی و مردم، باید گفت اکنون چشم تمام مردم بسوی دستگاهی است که مستقیما وظیفه اجرای قسط و عدل را دارد، دستگاهی که می تواند با قاطعیت و بدون مصلحت اندیشی های کاذب شیرینی طعم عدالت را به مردم بچشاند. و همانطور که امام خامنه ای روحی له الفداه فرموده اند: مردم تحمل فقر را دارند اما تبعیض را خیر.
اکنون قوه ی قضاییه در برخورد با آقازاده هایی که سال ها از هرگونه پاسخگویی مصون بوده اند، محکی جدی درپیش رو دارد. آیا قوه ی قضاییه از این آزمون سخت سربلند بیرون خواهد آمد؟
پس از برخورد با فساد مالی سه هزار میلیاردی، محاکمه و رسیدگی دقیق، شفاف و عادلانه به تمام پرونده های این آقازاده بزرگ!، از سوی دستگاه قضا میتواند آغازی بر پایان رخوت چندین ساله این نهاد اساسی کشور باشد.
لزوم اصلاح ساختارهای سیاسی و اقتصادی
اما مسئله ای که در این هیاهوی رسانه ای نباید مورد غفلت قرار بگیرد، این است که باید در کنار برخورد با این عوامل فساد، به ریشه ها و اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی حاکم بر نظام اداری مالی کشور پرداخت تا دیگر شاهد رشدقارچ گونه آقازاده ها و بطور کلی مفاسد حکومتی نباشیم. باید با اصلاح ساختارهای معیوب در دستگاه های نظام، تقویت مسئله ی نظارت، پُرکردن خلاء های قانونی و مسدود کردن راه های ایجادفساد در نظام سیاسی اقتصادی کشور حرکتی جدی در پیشگیری از حضور دوباره جزایری ها، مه آفرید ها، فائزه ها و مهدی هاشمی ها شروع کرد.
به راستی "ای کاش در کنار گشت های ارشاد مردم، گشت هایی هم برای ارشاد آقازاده ها راه بیفتد."
بازتاب این مطلب در الف ، سحاب نیوز ، تریبون مستضعفین ، شبکه خبردانشجو، عمارنامه
پی نوشت: از این به بعد ان شاالله بیشتراز قبل به روز خواهم بود، پس زود به زود سر بزنید. در ضمن حاضر نیستم یک دانه از ریش حاج سعیدقاسمی را با تمام سیاسیون قدرت طلب چپ و راست عوض کنم. این مطالب را هم توصیه میکنم به خواندن(+) و (+) و این مطالب هم پیشکش به طرفداران نظریات جناب رائفی پور و کارآگاهان مذهبی(+ و + و + و + و + و + و + و + و + و + و + و +) در آخر این مطلب رو هم خواندنش بر همه واجب موکد است.(+)