سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام جشن تولد ندارد!

با وقوع انقلاب اسلامی و به تعبیر امام خمینی(ره) تحقق حاکمیت الله توسط صالحان بر روی زمین به تبع شیوه ی نوین حکومتی پیاده شد. حکومت اسلامی که در مسیر شبیه شدن به حکومت علوی و زمینه سازی حکومت مهدوی تلاش کرد پارادیمی مبتنی براسلام ناب در تمام شئون زندگی و بطور خاص از رابطه بین امام و امت، فلسفه حکومت اسلامی، شانیت و جایگاه حاکمان، نفی چاپلوسی و تاکید بر تکالیف مردم نسبت به حاکم و...ارائه کند.

این تمایزات بین اسلام ناب و بقیه مدل های حکومتی در گفتار و بطور قابل توجه تری در رفتار و سلوک عملی حضرت روح الله(ره) و خلف صالح ایشان حضرت امام خامنه ای(روحی له الفداه) قابل مشاهده است. آنجا که امام(ره) تا زمانیکه زنده بودند اجازه نداند عکس شان روی اسکانس ها چاپ بشود و زمانی رئیس صدا و سیما را احضار و مواخذه می کنند که چرا اینقدر تصویر من را پخش می کنید، سهم مردم مستضعف در این رسانه بیشتر از من است و حتی در سخنرانی علنی صراحتا از اینکه عکس و اسم ایشان تیتر روزنامه ها می شود انتقاد جدی می کنند و از روزنامه ها می خواهند که عکس مردم پرتلاش اما محروم از رسانه را چاپ کنند.

حضرت امام خامنه ای(روحی له الفداه) نیز مکررا وقتی درسرودهایی ایشان را با حضرت علی(ع) و ائمه اطهار(ع) قیاس می کنند شدیدا واکنش نشان داده و به عنوان مثال در12 آبان سال80 فرمودند:" وقتى کسانى اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السّلام یا اسم مبارک ولىّ‌عصر روحى‌فداه را مى‌آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش مى‌آورند، بنده تنم مى‌لرزد. ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلاى امام حسین علیه‌السّلام کجا؟ ما خاک پاى آن غلام هم محسوب نمى‌شویم."

یا حتی در سفر آبان ماه سال 90 به کرمانشاه با گلایه نسبت به تبلیغات مسرفانه و برخلاف شان حضرتشان فرمودند:" من یک گلایه‌ى کوچکى هم دارم؛ آن گلایه این است که من وقتى توى خیابانهاى کرمانشاه رفتم، دیدم به شکل غیر متعارفى عکسهاى بزرگى از چهره‌ى این حقیر در مسیر نصب شده - به افراط، به اسراف - حتّى به نظرم در راه پاوه که میرفتیم، من دیدم در بعضى جاها توى جاده هم عکس نصب کرده‌اند؛ چرا؟ این همه عکس! این کار چند تا اشکال دارد: یکى اینکه اینها هزینه‌بر است، خرج دارد - من اطلاع دارم، میدانم - و کارى است کاملاً غیر لازم، با هزینه‌ى سنگین؛ خب، این توجیهى ندارد. ثانیاً این نحوه‌ى کار کردن و عکس زدن و تبلیغهاى اینجورى، مناسب وضع ما و شأن نظام جمهورى اسلامى و شأن طلبگى ما نیست؛ اینجور کارها مال دیگران است. کار ما بایستى با بساطت و سادگى پیش برود. اینجور کارهاى رنگ و لعاب‌دار، متناسب با وضع ما نیست؛ و البته از لحاظ فنى هم کسى نگاه کند، اینها ضد تبلیغ هم هست. حالا اگر کسى هم میخواهد واقعاً یک محبتى بکند، اینها کارهائى است که خیلى تأثیر ندارد؛ تأثیرات عکس هم دارد. به هر حال من گلایه‌مند شدم. ه هر حال اینجور کارها خوب نیست. این را همه‌ى دوستان، مسئولان و همکاران بدانند؛ این سبک کار کردن و تبلیغاتِ این شکلى، باب انقلاب و نظام اسلامى نیست."

اما متاسفانه گاها برخی از افراد هرچند از سَرابراز محبت و علاقه علاوه بر غلو و بیان حرف های بدون مبنا، اقداماتی خلاف منش حکومتی اسلام ناب و شان و جایگاه عظیم ولایت مطلقه فقیه انجام می دهند که نتیجه آن دقیقا منطبق برخواست دشمنان ولایت فقیه می شود. عاشقانی که نه تنها منویات روشن و بدون تعارف امام حاضر و حاکم خویش را نخوانده بلکه اندکی تعقل و درایت در ابراز محبت خود به این جایگاه رفیع نمی کنند.

در همین راستا قرار است توسط فرهنگی حوزه مقاومت بسیج 3 امام حسین(ع)، سپاه ناحیه بقیه الله(عج) شیراز، موسسه خیریه متوسلین به حضرت زهرا(س) و اداره اوقاف و امور خیریه ناحیه 3 شیراز ویژه برنامه ای برای سالروز تولد مقام معظم رهبری برگزار بشود. این برنامه در حالی توسط نهادهای حاکمیتی برگزار می شود که علاوه بر تبلیغات فراوان و پرهزینه بنری در سطح شهر، همچنین وعده داده شده که همراه با افطاری و پذیرایی در تالار حافظ همراه خواهد بود، آن هم در چنین شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی. مسلما نه تنها بدین وسیله نمی توان قلوب مردم را به سمت شخصیت بی نظیر و الهی امام خامنه ای(روحی له الفداه) هدایت کرد، بلکه تبعات منفی اجتماعی چنین جشنی در بین مردم به این راحتی ها ترمیم نخواهد شد.

شکرگزاری وجود این نعمت الهی باید در خور و شان واقعی آن باشد، و با مدل های مسرفانه، بی مبنا، از سراحساس و خلاف شانیت این جایگاه رفیع الهی وهن حضرت ایشان خواهد بود. عاشقان و دوستداران ولایت باید بدانند که با چنین کارهایی نه تنها درجهت بزرگداشت و شکرگزاری این نعمت الهی اقدام نکرده اند بلکه توهینی به نائب امام زمان(عج) خواهد بود که با چنین حرکت هایی سطحی جنین جایگاهی را تنزل می دهند. می بایست با تعمق، تبیین و نشر فرمایشات حکیمانه حضرت آقا(روحی له الفداه)، اقدام عملی مسئولین و تک تک عاشقان ولایت در راستای منویات ایشان شکرگزار وجود ایشان بود تا کمی گرد مظلومیت از چهره پرفروغ ایشان برداشته بشود.

تمام اینها در حالیست که دقیقا در همین موضوع برپایی جشن نص صریح گلایه آمیزی از مقام معظم رهبری وجود دارد، که دیگر اجتهاد محبان امام در برابر نص امام جایز نخواهد بود. روزنامه کیهان در 3 مرداد سال 86 اینگونه می نویسد:" از مدتی پیش روز 24 تیرماه شماری از ارادتمندان رهبر انقلاب فرارسیدن این روز را به عنوان روز تولد رهبری به یکدیگر تبریک می گویند و امسال در تفاوتی با گذشته علاوه بر ارسال شاخه های گل، کارت تبریک، پخش شربت و شیرینی، تهنیت از طریق پیام های تلفنی و... برخی از روزنامه ها نیز، ستون و صفحه و یادداشت به این روز اختصاص دادند. 

بنا بر این گزارش، چند سال پیش وقتی برای اولین بار سبدهای گل و نامه های تبریک میلاد به ایشان رسید، در چند کلمه خطاب به یکی از نزدیکان خویش نوشته بودند «اولاً، مولود این حقیر در تیرماه نیست و ثانیاً؛ من و روز تولدم ارزش این محبت ها را نداریم و اینها موجب شرمندگی من است، در عین حال لازم است از همه آنها تشکر شود.»

براساس این گزارش، در اقدامی بی‌سابقه، امسال در یکی از استان ها به مناسبت سالروز تولد رهبر انقلاب جشنی برپا و از برخی مسوولان برای حضور در این مراسم دعوت کرده بودند. پس از رسیدن این خبر به آیت‌الله خامنه‌ای، ایشان در حاشیه برگه‌ای که حاوی آن خبر بود نوشته‌اند: «این کار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد، برگزارکنندگان مسئول وقت و عمر و اموالی هستند که در این کار صرف و ضایع می شود. من از کسی که برای تولد من جشن می گیرد به هیچ وجه متشکر نمی شوم و او را مسئول زیان های این کار هم می شناسم.»

جهت جلوگیری از اسراف، ضدتبلیغ های اینچنینی، حفظ جایگاه و شانیت ولایت مطلقه فقیه و همچنین تبعیت عملی از فرمایش صریح ایشان مبنی بر غلط بودن چنین اقداماتی شایسته است نهادهای برگزارکننده مراسم مذکور علاوه بر لغو جشن، سریعا بنرهای نصب شده در سطح شهر را جمع آوری کنند تا شاید کمی از تبعات اجتماعی آن کاسته بشود و از رهبرمعظم انقلاب و مردم فهیم عذرخواهی کنند که در غیراینصورت همانطور که ولی فقیه فرمودند برگزارکنندگان مسئول وقت و اموالی هستند که در این کار صرف و ضایع شده و آنها مسئول زیان های این کار خواهند بود و از طرفی سنگ محکی برای مدعای ولایتمداری دوستداران حضرت آقا روحی له الفداه خواهد بود.

همین مطلب در سحاب نیوز

بعدنوشت: بنرها از سطح شهر جمع آوری و برنامه با عنوان جشن تولد رهبری لغو شد

 فرمانده سپاه بقیه الله شیراز از مقام معظم رهبری و مردم عذرخواهی کرد


+ نوشته شـــده در شنبه 92/4/22ساعــت 12:59 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد!

ورود و حضور در فعالیت های دانشجویی، بخصوص در حوزه سیاسی بدلیل سطحی نگری ها و تصمیم گیری های مبتنی بر احساسات، گاها دچار آسیب ها و انحرافاتی می شود که اگر به موقع و دقیق وارد عمل نشوند، خسارت های جبران ناپذیر و انحرافاتی در تاریخ تشکل های دانشجویی را موجب می شود.

دانشجوی سیاسی از دست اشراف و احزاب و گروه های سیاسی آزاد باید گردد. اما "تحرک سیاسی در دانشگاه، واجب و لازم است. اصلا نباید از آن اجتناب کرد و نبایستی از آن ترسید، ونبایستی اجازه داد که خاموش بشود."(1)

لذا حضور فعالانه جنبش دانشجویی در عرصه سیاست ضرورتی غیرقابل انکار می باشد. اما نکته قابل توجه و تامل در این عرصه، قرائت ها و برداشت های مختلف از مفهوم "دانشجوی سیاسی" است که باعث انحرافات و آسیب هایی بر تشکل های دانشجویی می شود.

"دانشجوها باید سیاسی بشوند؛ یعنی فهم سیاسی پیدا کنند. فهم سیاسی غیر از سیاسی کاری و سیاسی بازی است، غیر از دستخوش جریان های سیاسی شدن است. اتفاقا فهم سیاسی باعث می شود آدم دستخوش جریان های سیاسی نشود...من همیشه روی این حرفم تکیه می کنم که دانشگاه باید سیاسی باشد تا فریب نخورد و وسیله ای برای کسانی نشود که می خواهند سر به تن نظام نباشد."(2)

"مطالب را از بالا سر خطوط سیاسی و جناح بازی ها دیدن، همان چیزی است که من از دانشجوی بسیجی توقع دارم."(3)

"یکی دیگر از آفات،(جنبش دانشجویی) به دام احزاب و گروه ها افتادن است؛ که این را قبلا هم گفتم. مواظب باشید؛ اختاپوس خطرناک احزاب و گروه های مختلف به سراغتان نیاید و شما را به دام نیندازد."(4)

متاسفانه در فضای جنبش دانشجویی مشاهده می شود برخی از تشکل های دانشجویی با برداشت غلط از مفهوم "دانشجوی سیاسی" دقیقا مورد خطاب نقد امام خامنه ای قرار می گیرند. چرا که با ورود آشکار یا پنهان خود به احزاب سیاسی _هرچند احزابی با برچسب ولایتمداری_ خواسته یا ناخواسته بازیچه جریان های سیاسی می شوند. مسلما این آفت با استقرار دولت جدید و کنش و واکنش های احزاب و گروه های سیاسی که همیشه سعی دارند تشکل های دانشجویی را به عنوان پایگاهی به ظاهرمستقل برای منافع خود حفظ کنند، بیش از پیش خواهد شد. در این میان تفاوتی بین گروه های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب و به تبع آنها تشکل های همسو با آنها نخواهد بود، چرا که آنها با ایجاد موج های کاذب سیاسی تلاش دارند تشکل ها یا به عنوان بلندگوی آنها عمل کنند یا موضوعات صرفا سیاسی آنها را در صدر اولویت های خود قرار بدهند.

در این زمان است که آرمان خواهی و عدالت خواهی در منافع احزاب سیاسی مرتبط با تشکل دانشجویی خلاصه می شود. فریاد های عدالت تشکل دانشجویی، تبدیل به بلندگوی سیاسی احزاب می شود. این امر باعث می شود تا احزاب و سیاستمداران از دانشجویان به عنوان ابزاری در جهت منافع حزبی خود استفاده کنند.

گاها گفته می شود، حضور ما در احزاب و گروه های سیاسی، جدای از فعالیت های دانشجویی ما است، که این نوعی خودفریبی است. چرا که جنبش دانشجویی باید فارغ از هرگونه تمایلات حزبی و سیاسی فریاد عدالت و مطالبه خود را براساس نیازهای اصلی جامعه و نه موضوعات حاشیه ای گروه های سیاسی و احزاب بزند. امری که متاسفانه در برخی از تشکل ها و نشریات دانشجویی دانشگاه های شیراز با توجیه های گوناگون مشاهده می شود. جاییکه تشکل یا نشریه دانشجویی محلی برای تاخت و تاز سیاسیون و یا تبلیغ گروه ها و افراد سیاسی می شود و یا در سطح نازل تر همان خواست دوم گروه های سیاسی اتفاق می افتد که موضوعات صرفا سیاسی و به اصطلاح جنجالی به عنوان اولویت کاری آنها مطرح می شود.

محل اخذ تحلیل ها و نتیجتا مطالبات جنبش مستقل دانشجویی نباید گروه های سیاسی، نهادهای امنیتی و رسانه های خبری باشند؛ بلکه دانشجویان باید با تعمق در اسلام ناب مبتنی بر نیازهای واقعی کشور و مردم و براساس منویات صریح امام خامنه ای(روحی له الفداه) مسائل را تحلیل و مطالبات آرمانی خود را براساس آن شکل بدهد.

اما از سوی دیگر برخی از تشکل های دانشجویی نیز، به اسم حمایت از دولت _ هرچند دولتی پاک_ وارد بدنه دولت شده، و از وظیفه خود یعنی نقد و مطالبه از مسئولین باز می مانند. مسلم است ورود به بدنه دولت، آن هم توسط تشکل های دانشجویی، استقلال را از آن ها خواهد گرفت. و دیگر این تشکل و دانشجو بجای مطالبه از مسئولین دولتی، به توجیه اشتباهات دولت خواهد پرداخت و بجای فریادزدن آرمان ها، دچار محافظه کاری های مذموم می شود. و دیگر نخواهد توانست آنگونه که باید مطالبه خود را از مسئولین انجام بدهد، چرا که او دیگر وابسته و وامدار آن مسئولین شده است. در اینجاست که این تشکل های دانشجویی بجای اینکه به رسالت خود یعنی "تصمیم سازی" بپردازند، به حوزه ی انحرافی تصمیم گیری وارد می شوند.

در نهایت باید گفت همانقدر که حزبی شدن وسیاسی شدن تشکل های دانشجویی اشتباه است، که دولتی شدن و ورود به بدنه دولت و این انحرافاتی است که جنبش دانشجویی را از رسالت خود باز می دارد.

تشکل های دانشجویی که کار ویژه مخصوص و منحصربفرد خود را دارند، باید براساس نگاهی آرمانگرایانه با رصداصلی ترین موضوعات کشور و تعمیق در آنها بدون پرداختن به حواشی و موضع انفعال ضمن حمایت از دولت جمهوری اسلامی مطالبات آرمانی خود را بدون سرسوزنی عقب نشینی از مسئولین دولت انجام بدهند.

نهایتا اینکه جنبش دانشجویی باید با بصیرت، و به دور از محافظه کاری های مرسوم، وامدار هیچ حزب، گروه و دولتی نشوند و با تاسی به بیانات امام خامنه ای(روحی له الفداه) در عرصه سیاست حضور هوشمندانه و فعالانه داشته باشد و فریادهای عدالت خود را تنها برای آرمان های انقلاب اسلامی بزنند.

1. بیانات امام خامنه ای  6/12/1376

2. بیانات امام خامنه ای 27/6/1378

3. بیانات امام خامنه ای  14/7/1377

4. بیانات امام خامنه ای 1/9/1378

همین مطلب در شیرازه ؛ راز 57، تریبون مستضعفین، این عمار


+ نوشته شـــده در یکشنبه 92/4/9ساعــت 12:38 صبح تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
شورای چهارم شهر و خطر انحراف!

انتخابات شورای چهارم شهر و روستاها که امسال تحت شعاع انتخابات مهم ریاست جمهوری قرارگرفت، با تبلیغات مصرفانه و میلیونی افراد و ائتلاف های رنگارنگ مواجه شد. لیست های گروه های سیاسی با گرایش های متفاوت تا ائتلاف های قومی و صنفی و همچنین حضور افراد مستقل و همچنین از طرفی تعدد کاندیدها با وجود تبلیغات کم یک هفته ای باعث شد تا انتخاب 21نفر برای مردم سخت شود.

اما نهایتا با اعلام نتایج انتخابات چیزی که عیان شد؛ پیروزی لیست جبهه متحداصولگرایان بود بگونه ای که از 21 نفر راه یافته به شورای چهارم، 15نفر از لیست این گروه سیاسی بود. فارغ از بحث در باب چرایی و چگونگی این اتفاق، باید به این مسئله که 15نفر از 21نفر شورای چهارم از یک گروه سیاسی هستند به عنوان یک فرصت و از طرفی یک تهدید نگریست.

زمانی این مسئله به عنوان تهدید محسوب می شود که شورای شهر از رسالت اصلی و قانونی خود که خدمت به مردم است منحرف و دستمایه دعواهای سیاسی و جناحی شود. در شورای شهر به عنوان نهادی مردمی که با زندگی روزمره مردم سر و کار دارد، سلایق سیاسی و جناحی هیچ جایی ندارد و اصالت با خدمت خالصانه به مردم است. همانطور که در اصل‏100 قانون اساسی که وظایف شورای شهر را معین کرده است، هیچ اشاره ای به مسائل سیاسی ندارد: "برای‏ پیشبرد سریع برنامه‏ های‏ اجتماعی‏، اقتصادی‏، عمرانی‏، بهداشتی‏، فرهنگی‏، آموزشی‏ و سایر امور رفاهی‏ از طریق‏ همکاری‏ مردم‏ با توجه‏ به‏ مقتضیات‏ محلی‏، اداره‏ امور هر روستا، بخش‏، شهر، شهرستان‏ یا استان‏ با نظارت‏ شورایی‏ به‏ نام‏ شورای‏ ده‏، بخش‏، شهر، شهرستان‏ یا استان‏ صورت‏ می‏ گیرد که‏ اعضای‏ آن‏ را مردم‏ همان‏ محل‏ انتخاب‏ می‏ کنند." همین یک اصل قانون اساسی نشان می دهد که اعضای شورای شهر مسائل جناحی و سیاسی خود را باید خارج از شورا طرح کنند و نگذارند گرایش های سیاسی آنها برخدمت به مردم مقدم شود.

در همین راستا امام خامنه ای(روحی له الفداه) در اردیبشهت 78 می فرمایند: " مناقشات سیاسی و جناحی و ورود در هر اقدامی که اعضای شورای اسلامی را از اتحاد عملی خود دور کند، برای این شوراها مضر و ناروا است".

شورای چهارم نباید تحت تاثیر ریاست جمهوری و سلایق حاکم بر استان قرار بگیرد بلکه باید متاثر از منافع مردم باشد. شورای چهارم با جو غالب اصولگرایان باید بیش از پیش خدمت محور باشد تا سیاست زده. شورای آینده نباید مسائل و مشکلات روزمره را فدای دعواهای بیهوده سیاسی بکند. در انتخاب شهردار نیز نباید قبیله گرایی سیاسی حاکم شود، چرا که شهرداری نیز مسئولیتی خدماتی است و نه سیاسی. شورای چهارم باید با تقوای جمعی و خود نظارتی و از طرفی پاسخگویی مداوم به توده های مردم مانع از تکرار وقایع تلخ شورای سوم بشود.

رهبرمعظم انقلاب اسلامی در اسفند 81 ضمن تذکر مجدد این مسئله به صراحت می فرمایند:" شوراها را محل تسویه حساب حزبى و جناحى و باندى قرار ندهید. بگذارید شوراها براى مردم کار کنند. شوراها در برخى از شهرها کارهاى مفیدى انجام دادند و افراد خوبى در آن شهرها انتخاب شدند. در یک منطقه پدر سه شهید منتخب شد که مرد مؤمن و کارآمد و لایقى است. این عدّه در شوراها و براى مردم کار مى‌کردند. اما در بعضى جاها هم خوب عمل نکردند. عدّه‌اى از اعضا مرتکب اعمالى شدند که براى آن شهر مشکلاتى را به‌وجود آورد. من اسم این شهرها را نمى‌آورم. اعضاى شوراى این شهرها امتحان خود را به‌خوبى پس ندادند."

اما ما امیدواریم اعضای شورای چهارم با اکثریت اصولگرا ضمن پرهیز از مجادلات سیاسی، قدر این فرصت خدمت به مردم را بدانند و با تمسک به اصول اساسی اسلام و قانون اساسی مانند عدالتخواهی، تحقق شهر اسلامی، ارتباط دائم با مردم، مبارزه با فساد و تجملگرایی، تفاهم و همدلی اعضا، نظارت دقیق و بدون حاشیه بر عملکرد شهردار عملکرد موفق و اصول مداری از خود برجای بگذارد.

همین مطلب در سحاب نیوز؛ حرف تازه


پی نوشت: در پاسخ به دوستانی که می گویند چرا نمی نویسی، باید عرض کنم حرف های زیادی برای گفتن و نوشتن است که بیشتر آن را ترجیح داده ام حضورا و نهایتا در گروه های اینترنتی با دوستان به بحث بگذارم و همچنین بسیاری از حرف هایم را دیگران بسیار بهتر نوشته اند که ضرورتی برای نوشتن حقیر نیست. پس این مطالب را حتما بخوانید: (+) و (+) و (+) و (+) و (+) و (+) و (+) و (+) و همچنین مطلب بسیار نغز و شیوای مهندس رئیسی مسئول ستاد دکتر جلیلی در استان فارس

دوران پر از عبرت و خاطره ای بود؛ از جدیت در به صحنه آوردن اصلح به صحنه؛ از اخلاص مسئول ستاد تا تک تک بچه ها؛ از آزادشدن واقعی برخی ظرفیت ها؛ از فحش شنیدن ها از جانب خودی ها و سکوت حیات طیبه ای ها؛ از تلاش برای تبیین عینی و ایجابی(نه مثل همیشه سلبی)گفتمان اسلام ناب در کف خیابان ها و روستاها؛ از ستادی با میانگین سنی زیر30 سال؛ از ستادی که همه چیز از پایین به بالا تعریف می شود نه از بالا به پایین؛ از پیروزی ظاهری روحانی تا ضرورت بازنگری در عملکرد جریان حزب الله؛ از قاعدین خانه نشین و سکوت مدعیان؛ از افرادی که روزی یک اصلح عوض می کردند؛ از فرصتی(نه تهدید) که از امروز دست ماست؛ از ضرورت عمل در حوزه اقتصادی و اجتماعی توسط جریان حزب الله؛ از تبیین واقعی و فرصت محور نسبت جریان حزب الله با دولت یازدهم؛ از فریادزدن چندباره آرمان های حداکثری انقلاب اسلامی و مطالبه آنها از دولت؛ از بازتعریف حوزه عملکردی مان با مردم؛ از مرزبندی پر رنگ تر با جریان راست سنتی و ... تازه اول عشق است...


+ نوشته شـــده در دوشنبه 92/4/3ساعــت 11:36 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر




مرگ بر آمریکا