سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کیست مرا یاری کند؟ لبیک یا حسین!

* کیست مرا یاری کند؟

لبیک یاحسین!

دیشب، خواستم که حُر بشوم

گفته اند حسین کشتی نجات است(1)

سخت در گِل مانده ام

اعتکاف

شب های قدر

عرفه

گذشت...

اما هنوز سیاه هستم

اما...

من که دل بچه های زینب را نلرزانده ام

من که آب را به روی حسین نبسته ام

عمریست سینه زن غم حسینم

گفتنه اند اگر شک کنی

توبه ات قبول نیست

تو دیگر پاک هستی

این را مداح حسین می گفت

حسین حُر را شهید عشقش کرد

حسین با یک نگاه قلب زهیر را آتش زد

اما من...

ادامه مطلب...

+ نوشته شـــده در چهارشنبه 89/9/24ساعــت 1:8 صبح تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
حاشیه های مهمتر از متن

  * گاهی اوقات برخی از حاشیه های زندگی انسان، آنقدر مهم و جالب هست که از متن هم مهمتر میشه. خیلی وقت بود که می خواستم بنویسم اما نمی شد.

1. با یکی از رفقا رفته بودیم نمایشگاه کتاب شیراز، به قول اون دوست رفته بودیم گردش علمی.

اتفاقا کتاب های خوب و زیادی هم نداشت. البته آنقدر کتاب نخوانده دارم، که قصد جدی برای خریدن انبوهی از کتاب نداشتم، ضمنا پول هم که...

داشتیم می گشتیم که یک غرفه منو به سمت خودش جلب کرد، غرفه "مرکز بررسی های استراتژیک مجمع تشخصی مصلحت نظام". وقتی وارد شدیم، جالبه همش کتاب های معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی! بود.

کتاب های رئیس مادام العمر دکترجاسبی، به همراه کتاب های دکتر حسن روحانی هم اونجا فراوان بود.

حتی آثاری از جاسوس هسته ای "آقای موسویان" هم در غرفه مجمع تشخیص خودنمایی می کرد. خدا دانشگاه آزاد رو از آقایان نگیرد که هر جا بروی، دانشگاه آزاد داره فعالیت فرهنگی! می کنه.

2. وقتی مطلب شمیرها بخوابید دعوا سرلحاف است(http://iga.parsiblog.com/1793585.htm  ) را از سر بغض فروخفته نوشتم، تیرآن خوب جایی خورد، و بعد از انتشار آن، سایت مشکوک جناب آقای هاشمی تاب تحمل نیاورد، و فقط بخاطر آوردن چند جمله که نوشته بودم:"  در سال 68 با علی زمان بیعت کردند، اما  چه زود اهل کوفه شدند تا جاییکه در سال 69رییس جمهور وقت گفت: "اظهارفقر  وبیچارگی کافی است واین رفتارهای درویش مسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد  جهانیان تخریب کرده است". آن را در قسمت اخبار مربوط به بعضا مخالفان جناب هاشمی آورد و... .کاش...

3. امسال عجب عرفه ای بود، با اینکه تو خواب و خستگی خوندیم، مداح هم نه حاج مهدی بود نه حاج منصور ولی خیلی چسبید. واقعیت اینه که هرسال تو هویزه خیلی حال نمی کنم، امسال هم منتظر بودم تا بریم شلمچه یا جای دیگه، ولی خوب شد فهمیدم، هویزه عجب کربلایست ما نمی دانستیم.

ضمنا برای خودمون چنین اردوهایی که هم دست جمعی هست (از کل استان) و سختی داره، خیلی بهتر وبا برکت تر از سفرهای باکلاس دانشجویی هست. کربلا به بی بلا نمیشه.

4. برخلاف تصور عمومی، وقتی دقیق نگاه می کنی می بینی که، رویش های انقلاب چندبرابر ریزش ها شده. در زمانه ای که دین غریب ترین چیز ها شده، امیدوارم می شوم وقتی می بینم برخی اینقدر حساسیت و غیرت دینی نسبت به اسلام و انقلاب دارند. وقتی از حضرت آقا نام می برند، با تمام وجود، گویی محضر حضرت آقا را درک کرده اند، می گویند:"امام خامنه ای". ولی عده ای خواص بی خاصیت هم، که سالها با حضرت آقا همنشین بوده اند، بویی از عطر ولایت نگرفته اند و نفسشان بر اونا ولایت یافته. دقیقا مثل قضایای کربلا...

خدا بسیجیان رو برای یاری حضرت آقا(روحی فداه) حفظ کنه، که تمام امید آقا به اونهاست. اگر غفلت کنیم، میشه مثل چند سال پیش که حضرت آقا گفتن اگر دشمن فشار بیاورد دیگر صلح حسن نخواهد شد و ما کربلا را تکرار خواهیم کرد. خدا رحمت کنه آیت الله مشکینی همون موقع گفت: "این بار نخواهیم گذاشت حسین زمان به مسلخ برود."(البته این را http://pesarakechopan.blogfa.com/post-75.aspx   هم بخوانید.)

خوش به حال سلمان(http://pesarakechopan.blogfa.com  /)وسیدمهدی(http://www.naranjak.pelakfa.com  / ) که رفتند کربلای امروز. ومن بازهم جاماندم هم از کربلا و هم از کرب بلا.

5. (این بند حاشیه نیست و اصلِ مهمتر از متن است.)چند شبی که از محرم گذشت، کلا حیران و گیج بودم. گیج گیج...هیچی نمی فهمم...البته داره درست میشه، الان دیگه همش شده آتش، سوختن. ای کاش در این محرم از غم ارباب بمیرم. تحمل ندارم.

شب های اول همش ناراحت بودم که چرا منو راه دادن، سید می گفت، ورود به مجلس حسین، یعنی با حُسن کوچک و کم هم راهت می دن، ولی کو حُسن کوچک من!؟ دیشب یکی می گفت حتی ناصرالدین شاه، حتی کفار هم برای امام حسین(ع) گریه می کردند تو مجلس راهشو می دادن، حالا فهمیدم چرا منو هم راه میدن!!!یعنی میشه همینطوری تو قیامت هم از باب الحسین(ع) رد بشم. آخه نه برای من، برای شما بد میشه که سینه زنت کنار قاتلانت بره جهنم.

اگر هیئت رو از من بگیری، به خودت قسم هیچی ندارم. قربون لباس مشکیت برم. ان شاالله با لباس مشکی هیئت انتقام خون تو را خواهیم گرفت.(این الصمصام المنتقم) واین لباس بشه کفن من.

این شب ها، شب جنون است، شب آتش گرفتن و دق کردن است. باید از غم مرد و جان داد.

امان از دل زینب...چه می کشد آقای غریبمان مهدی(عج)...

.......................

بعدالتحریر:

* این متن رو چندروز پیش نوشته بودم، در اگر بودم که بذارمش رو وبلاگ یا نه؟!

* خبر خوبی شنیدم. سلمان پیامک زده، که تو کاروان آزادی یک هندی بی دین، وقتی عزاداری ما رو دیده مسلمون شده...

* دیشب در و دیوار حسینیه، داشتن برام روضه می خوندند...یه پسر تقریبا 5ساله نشسته بود کنارم، می گفت:گریه نکن. طاقت نداشت مردم گریه می کنن، اسحاق داشت از فررندان حضرت زینب(س) می خوند...همه چیز روضه می خواندند...خوش به حال محمد علی شاهچراغی که تو این شبها دور ارباب حلقه می زنند، و خود ارباب براشون روضه می خونه...


+ نوشته شـــده در شنبه 89/9/20ساعــت 2:18 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
پارادوکس دانشجو و محافظه کاری

16آذر ماه سال 1332 در تاریخ جنبش دانشجویی به عنوان یک مبدأ و سرآغاز تحولی عظیم در روح جنبش دانشجویی بود . دانشجویانی که تا آن زمان عمدتا اشراف زاده و متموّل بودند، سرتاسر وجودشان روح ماتریالیستی فراگرفته بود و آنها که بویی از مبارزه نبرده بودند به تدریج با گرایشی ضدامپریالیستی بر علیه استکبار خروشیدند . اما این دانشجویان که در سه شاخه کلی الحادی کمونیستی ، سوسیالیست ها و اسلام گرایان قرار می گرفتند ، بدلیل نوپایی این حرکت و سکولاریسمی که آن زمان حاکم در فضای دانشگاه ها و درون این سه شاخه بود ، جنبش دانشجویی در راه خود دچار انحرافات فراوانی شد.

اما سال32 هشداری برای سلطنت شد .روابط سیاسی ایران و انگلیس از سرگرفته شد و سلطنت خواب اطلاق دید و کودتا پا گرفت. نیکسون به ایران آمد تا اقتدار شاه بازگشته به وطن را و مصدق احمدآبادنشین شده را ببیند . 16 آذر با گرایشی ضدامپریالیستی و به عهد زمانه چپ گرا خروشید و کشته داد . دانشجویان دیگر سیاسی شده بودند و برای سیاست خود خون می دادند ، اما این سیاست سخت در پی آرمان کارگر بود و مُهر درس بر پیشانی و مُهر چکش بر دل داشت . شاه دریافت که اگر خطری باشد از جانب اینهاست و دانشجویان را سرکوب کرد.

سیر تاریخی جنبش دانشجویی بسیار عبرت انگیز است ، از الحاد کمونیسم تا التقاط ، از سوسیالیسم افراطی تا لیبرال های کنونی ، تمام این ها بدلیل این است که گاها جنبش دانشجویی نخواست در فرودگاه اسلام ناب فرود بیاید و رفت در اردوگاه التقاط و شک سقوط کرد تا در سایه تجدد ، گاه به به چپ و گاه به راست روکند.

ما در این نوشتار قصد نداریم گذری بر این سیر درس آموز داشته باشیم. اما اکنون به یکی از آفت های جنبش دانشجویی یعنی محافظه کاری و دوری از آرمان ها که در بعضی از تشکل های دانشجویی رسوخ کرده یا اگرچنین نیست دچار التقاط شده است می پردازیم، چراکه اصالت جنبش دانشجویی در16آذر32 با حرکتی آرمانخواهانه و ضدامپریالیستی آغاز شد، نه باتساهل و تسامح با سران استکبار.

همانطور که رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) فرمودند :"دانشگاه مبدأ تحولات است".تحول و دگرگونی با روحیه محافظه کاری در تناقض است .هر تحولی نیاز به شجاعت ،آرمانخواهی و دوری از مصلحت اندیشی دارد ، و تحول با محافظه کاری به یک جوی نمی روند.حال این دانشگاه و دانشجو است که به عنوان مبدأ تحولات خوانده شده است .

اکنون جنبش دانشجویی باید به دور از محافظه کاری در جهت آرمان های خود حرکت کند تا بتواند در جامعه و حتی جهان تحولی عظیم ایجاد کند .

 بنابراین روح جنبش دانشجویی با محافظه کاری در پارادوکس است . اما اکنون محافظه کاری در عناوینی قرارگرفته اند که دانشجوی آگاه باید بتواند راه را از بیراهه تشخیص بدهد .

روحیه محافظه کاری گاه در عنوان لیبرالیسم و گاه در عنوان اسلام التقاطی و یا به تعبیر امام روح ا...(ره) اسلام ناب آمریکایی و یا عناوین دیگر ظهور و بروز می کند.

البته باید توجه داشت که افرادی نیز در پوشش آرمانخواهی و دوری از محافظه کاری دچار انحرافات فراونی شده یا خواهند شد . سوسیالیست ها که در اصل و آرمان خود دچار انحراف شده چه برسد به رفتارشان ، اسلام گرایان رادیکالی که دچار افراط شده اند و بدون بصیرت پازل دشمن را کامل می کنند .

 مقام معظم رهبری فرمودند : "جوانان و دانشجویان همواره به قله های آرمانی نگاه کنند تا برآیند آرمانگرایی آنها و چالش مسئولان با مصلحت ها ، به نتیجه معتدلی منجر شود".

همانطور که ایشان فرمودند وظیفه دانشجویان آرمانخواهی است و ما نباید با مصلحت اندیشی های خیالی رسالت خود را فراموش کرده و روی به چالش با مصلحت ها بیاوریم .

دانشجو و بطور کلی انسان بدون آرمان و هدف مانند کشتی سرگردان در دریا است ، که راه را گم کرده و بی هدف به دور خود می چرخد . جنبش دانشجویی گاه در مسیرخود به دلایل مختلف از آرمان خود دور یا آن را به فراموشی سپرده است که این آسیب ، شاید بزرگترین صدمه جدی برپیکره جنبش دانشجویی زده است.

عده ای از همان ابتدا بدلیل افتادن در دام تجدد و التقاط و روی آوردن به اندیشه های بی محتوا اما ظاهر پسند غربی ، آرمانی به دور از شأن دانشجوی مسلمان را هدف گرفته ، که در مسیر حرکت خود بازیچه سردمداران این تفکرات از بین رفته یا رو به اضمحلال قرار گرفته اند که این امر موجب دوری آنها از همان آرمان های پوسیده نیز شده است .

اما عده ای نیز گرفتار اسلام آمریکایی یا همان اسلام التقاط و سازش شده و بدون آرمان حرکت می کنند به گمان اینکه در جستجوی عرفان و زهد هستند . اما آرمان های والای حضرت روح ا... خمینی کبیر(ره) را فراموش کرده اند که گفت:"این از تبلیغات همان شیطان بود که می خواستند قشر اسلام را ،صورتش را نگه دارند وماها مشغول به همین صورت ها باشیم و محتوا نباشد و کارهایشان را انجام بدهند.محتوای اسلام که مهمش اسلام قیام ا... ،نهضت ا... ،جلوگیری از ظلم ظالمین ،از ستم ستمکاران ،اجرای عدالت اسلامی است ؛نباشد ،آن مقدسی که خیال می کند کنار نشسته و دخالت در امور اسلامی نمی کند ،او بر خلاف اسلام دارد رفتار می کند".

آرمان و آرزوی ما نباید در سطح دانشگاه و حتی کشور محدود شود آرمان ما همان است که امام خمینی(ره) فرمود :"ما سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهیم کرد ". "جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان ،بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم"

رسیدن به این آرمان های بزرگ و جهانی نیاز به روحیه شجاعت ، عدالتخواهی دارد ، برای دستیابی به این اهداف بزرگ نباید دچار محافظه کاری و انفعال شد باید با روحیه تهاجمی بر پایه ی عقل به حرکت عدالتخوهانه خود ادامه داد .

آیا سکوت دانشجو به عنوان چشم بیدار جامعه ، در زمانیکه حضرت آیت ا... خامنه ای ( مد ظله العالی ) می فرمایند : هر پدیده ی ضد عدالت باید مورد سئوال قرار بگیرد ، صحیح است ؟

البته در این مسیر جنبش دانشجویی با سختی های فراونی روبه رو است که باید صبر پیشه کرد و امید به خدای متعال داشت .شهید سید مرتضی آوینی چه زیبا فرمود :"آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست پس برادر خوبم ، برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره ی رنج صبورترین انسانها باشی".

 با صبر در برابر رنج ها  برآرمان های جهانی خود بدون محافظه کاری باید پافشاری کرد تا بتوانیم زمینه ساز ظهور مهدی موعود (عجل ا... تعالی فرجه شریف) شویم .

شهید سید مرتضی آوینی :"امام به ما آموخت که انتظار در مبارزه است".

به امید ظهور منجی عالم بشریت

این مطلب در کیهان http://www.kayhannews.ir/881127/12.htm

این مطلب در استقامت http://www.esteghamat.ir/pages.asp?id=5209

لینک این مطلب در روایت http://ravayat.ir/shownews.asp?c=0&id=6834


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 89/9/17ساعــت 5:0 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
انگلی به نام آقازاده!

انقلاب اسلامی و آقازاده ها

انقلاب اسلامی، انقلابی علیه تفکرات شاهنشاهی و سلطنتی 2500ساله بود، که  درآن پادشاه و فرزندان و اقوام شاه، از مصونیتی آهنین برخوردار بودند. هیچکس را به درگاه خود راه نمی دادند، آن ها ارباب و بقیه رعیت، آنها مالک  و مردم نوکر. در سایه حکومت پادشاهی هرظلمی که می خواستند انجام می دادند  و به احدی نیز پاسخگو نبودند  .
اما بعد از انقلاب اسلامی که ثمره خون  هزاران شهید بود، انتظار می رفت، تبعیض،‌ خویشاوند سالاری و آقازادگی در ایران کوله بار خود را بسته و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند. و اصلا انقلاب شده بود تا آقازادگی نابود شود، نه اینکه همان انقلابیون آقازاده پرور شوند.مهدی هاشمی
ریشه کنی فقر، فساد و تبعیض یکی از آرمان های انقلاب بود، اما امروز آدم هایی که نان آرمان ها را خورده اند، خود را جای آرمان ها قالب می کنند، طوری ژست می گیرند گویی ستون انقلابند. انقلاب کردند تا عدالت محقق شود، اما خود برسرغنایم دعوا می کنند. عده ای سابقه نیکشان آفت بصیرتشان شد، برق سکه های اشرافیت مسحورشان کرد و در صندلی های نرم انقلاب مجذوب شدند. سربازان انقلاب از انقلاب طبلکار شدند، و بجای سربازی انقلاب، به سربار انقلاب تبدیل شدند.
دولت سازندگی و آقازادگی مدرن
آقازادگی مدرن بطور رسمی در سال68 تاسیس شد. با روی کارآمدن دولت سازندگی و با شعار توسعه اقتصادی، پدیده شوم اشرافیت، تجمل گرایی و پدیده ای نامیمونی به نام آقازادگی رسما کلید خورد. آقازاده ها به واسطه ارتباط های فامیلی با صاحبان قدرت وثروت تبدیل به یک طبقه ویژه اجتماعی شدند که بارزترین خصوصیت آنها متمایز بودن آنها از مردم و ویژه خوار بودن آنها است.
باظهور آقازادگی مدرن، عده ای ازهرگونه بازخواستی مصون شدند، صاحب مناصب سیاسی شدند و صاحب کارتل های کلان اقتصادی شدند...
ردپای آقازاده ها، در اقتصاد، سیاست، ورزش، فرهنگ و خلاصه هرجایی که منفعتی برای آنها باشد وجود دارد. سرآرمان ها را بیخ تا بیخ می برند. اما برای حضرات آرمان ها وسیله ای خوب برای مخفی شدن هستند، و فقط زمانی حق اهتزاز دارند که سبیلی از حضرات چرب شود و نانی به سفره طمعشان افزوده شود.
متمایز بودن آقازاده ها باعث شده است، تا خود را در دایره ای بسته قراربدهند و با مصونیتی آهنین، هیچکس حق دست زدن به آنها را هم نداشته باشد. آقازادگی سودجویانه، چپ وراست نمی شناسد و دامن هر مسئول بی بصیرت یا منفعت طلبی را می گیرد. چنانکه هم اکنون 400 آقازاده در خارج از کشور تحصیل می کنند و بعضا اتهاماتی نیز بر برخی از آنها وارد می باشد.
آقازاده ها طی سال های پس از انقلاب از نجابت مردم وتعلل قوه ی قضاییه سوء استفاده کرده و دست به هرکاری زدند، حتی دولتی که باشعار قطع دست ویژه خواران ورانت خواران روی کارآمده بود نتوانست جلوی آنها بایستاد و حتی آقازاده ها فعالیت های خود را تشدید کردند.
با اینکه ابراز نارضایتی مردم از وجود چنین پدیده نامیمونی در نظام جمهوری اسلامی به کرات از زبان آنها در تاکسی، محافل خانوادگی، کلاس های درسی و...شنیده می شد، اما عزم جدی در ریشه کن کردن مصونیت آهنین آقازاده های مغرور ویژه خوار وجود نداشت، تااینکه بازیگری تعدادی از آقازاده ها در اغتشاشات پس از انتخابات نمایان شد وموج عظیم مطالبه مردمی برای پایان دادن به تراژدی آقازاده ها شکل گرفت.

 جنجالی ترین آقازاده ها
اما شاید جنجالی ترین و خبرسازترین آقازاده های پس از انقلاب، فرزندان جناب هاشمی رفسنجانی باشند، آنها که از سالها پیش در مناصب مهم حکومتی قرار داشته و اتهاماتی نیز از سابق به آنها وارد بوده و می باشد.خانواده هاشمی

فائزه هاشمی یکی از فرزندان رشید آقای هاشمی رفسنجانی می باشد که سابقه ای طولانی در آقازاده گی دارد. وی به استناد تصاویر و فیلم های منتشر شده یکی از مهره های اصلی در اغتشاشات پس از انتخابات می باشد، در هر تجمعی از جلوی صداوسیما گرفته تا میان حرمت شکنان در روز عاشورا شرکت می کرد و با سخنان تحریک آمیز خود اغتشاشگران را به اغتشاش دعوت می کرد. باحضور وی در میان اغتشاشگران ساعتی اندک بازداشت شد، اما چون دلیل قانع کننده ای مبنی بر خریدن ساندویچ! در خیابان داشت او را فورا آزاد کردند. اظهارات خلاف قانون وخلاف شرع فائزه هاشمی به سبب آقازاده بودنش سالهاست راسخ تر از همیشه ادامه دارد، حتی حکم اساسی اسلام در مورد مهریه را نیز زیرسوال برده است.

اما جنجالی ترین آقازاده این خانواده، مهدی هاشمی است. وی پس از اعترافات دستیار خود (حمزه کرمی) در سایت جمهوریت در دادگاه، فورا به بهانه سرکشی از شعبه های دانشگاه آزاد به لندن پرکشید. مهدی هاشمی اسناد و پرونده های سنگینی در قرارداد های نفتی مانند اتهام رشوه در ماجرای استات اویل، سازمان بهینه سازی مصرف سوخت، نقش ویژه در اغتشاشات پس از انتخابات، تخلفاتی در سایت جمهوریت، پرونده ای در وزارت اطلاعات از سال 73 مبنی بر ارتباط وی با بیگانگان و... در پرونده خود دارد، مردم وبخصوص تشکل های دانشجویی مطالبه جدی در شفاف سازی این امور را از دستگاه قضا داشته اند، تا اینکه پس از 9ماه بالاخره حکم جلب مهدی خان صادر شد.
اما قضیه زمانی جالب تر می شود که آقامهدی در پاسخ به حکم جلب خود و مطالبه مردمی برای رسیگی به اتهامات خود در نامه ای می گوید: "فکر روزی هم باشند که صبر اینجانب به سرآید و مطالبی را که از عقبه این سناریوسازی‌ها می‌دانم و مایل نیستم برملا شود، برملا گردد. اینجانب برای چندمین بار اعلام می‌نمایم که حاضر به رسیدگی به اتهامات در دادگاه صالحه هستم."
معلوم نیست سرکشی به شعبه های دانشگاه آزاد چقدر طول می کشد که هنوز پس از گذشت 9ماه ماموریت وی تمام نشده، شاید به جای «حاج کاظم» و «عباس» که در «آژانس شیشه‌ای» قرار بود لندن بروند اما نشد، مهدی هاشمی رفته لندن. البته طبق گفته پدر آقامهدی، وی رفته لندن برای تحصیل! اما هروقت لازم باشد بر می گردد.

اما ظاهرا وی که ابتدا رفته بود تا از شعبه های دانشگاه آزاد سرکشی کند و بعد به گفته پدر در لندن قصد تحصیل داشته، اکنون ریاست دفتر دانشگاه آزاد در لندن را دارد و حقوق فوق العاده 3000هزار پوندی به همراه حقوق ثابت دریافت می کند.

اخیرا نیز برخی از عناصر جریان فتنه، در برنامه ریزی قصد دارند با انتشار خبر بازگشت مهدی هاشمی و ایجاد جو رسانه ای عظیم اقدام به تست زنی مردم و مسئولین بکنند و در مرحله بعد کمیته استقبالی تشکیل داده تا با بازگشت مهدی هاشمی، آن را تبدیل به عامل محرک و انگیزه بخش خود کنند تا شاید با غوغا سالاری رسانه ای بتوانند وی را تبرئه کنند..

شاید دیگر نیازی به اینترپل یا اقدام غافلگیرانه از سوی وزارت اطلاعات نباشد، و وی با بازگشت خود به ایران ضمن معرفی خود هم شائبه فرار وی از محکمه عدالت را برطرف کند و ناگفته هایی که افکارعمومی منتظر بیان آن هستند را بازگو کند، چرا که صبر مردم بیشتر از مهدی هاشمی سرآمده. درحالیکه متهمان دسته چندم وقایع پس از انتخابات همگی احضار و بعضا مجازات شده اند، اما هیچکس حق و جرئت برخورد با این آقازاده ها و سران اصلی فتنه را ندارد.

آیاهاشمی آقازاده هایش را فدای انقلاب می کند؟
ماجراهای آقازاده های آقای هاشمی، تبدیل به امتحانی سخت و سرنوشت ساز برای ایشان شده است، و مردم منتظر اقدام شجاعانه ایشان می باشند که در غیراینصورت مردم ثابت کرده اند برسراصول نظام با هیچکس رودربایستی ندارند.
آقای هاشمی بجای محکوم کردن و تبری جستن از اقدامات آقازاده های خود در مقام دفاع از آنها برآمد و در اظهاراتی گفت:"مهدی ما رفته خارج و خیالش از پرونده‌هایش راحت است، مهدی بارها به دیوان محاسبات رفته است اما مجلس با وارد شدن به آن قضیه وی را مبرا دانسته است. مهدی دائما می‌خواهد بیاید ولی من به او می‌گویم نیاید و کارهایش را انجام بدهد، جالب اینکه هیچ دادگاهی تا امروز به وی احضاریه نداده و مهدی نیز هر وقت که لازم باشد می‌آید." اینها اظهارات آقای هاشمی قبل از صدور حکم جلب مهدی هاشمی می باشد، اما اکنون با اعلام حکم جلب مهدی هاشمی افکارعمومی منتظراقدام آقای هاشمی و عمل کردن به سخنان خودشان می باشد، چراکه اکنون طبق قانون وقت آن رسیده است که مهدی هاشمی بیاید.
تاریخ انقلاب ایران شاهد برخوردهای شجاعانه و افتخارآمیز مسئولان نظام با فرزندانشان بوده است. از آنجایی که آقای هاشمی درگذشته در برخورد با نظام سلطنتی شاهنشاهی شجاعانه به مبارزه پرداخته، از ایشان انتظار می رود که به تبع علمای بزرگواری مانند حضرت آیت ا... گیلانی و حضرت آیت ا... خزعلی از اقدامات خلاف قانون فرزندان خود اعلام برائت بکند، تا این عمل به عنوان نقطه مثبتی در پرونده قطور مبارزات ایشان ثبت بشود.

امتحانی سخت برای قوه ی قضاییه
باحضور حضرت آیت ا...آملی لاریجانی برمسند ریاست قوه ی قضاییه بارقه های امید در ذهن عدالتخواهان در جهت برخورد با دانه درشت ها و آقازاده ها، جوانه زد. صدور حکم جلب آقازاده لندن نشین شروع حرکتی خوب در جهت استقرار عدالت به شمار می آید، اما آیا به حرف و یا حکمی ختم می شود؟ اکنون قوه ی قضاییه در برخورد بادانه درشت هایی که سال ها از هرگونه پاسخگویی مصون بوده اند، محکی جدی درپیش رو دارد. آیاقوه ی قضاییه از این آزمون سخت سربلند بیرون خواهد آمد؟
محاکمه آقازاده های اغتشاشگر و سران اصلی فتنه، از سوی دستگاه قضا و رسیدگی دقیق، شفاف و عادلانه به پرونده های آنها می‌تواند آغازی بر پایان رخوت چندین ساله این نهاد اساسی کشور باشد؛ آغازی که می‌تواند واژه‌ای به نام آقازاده را از سطور تک تک لغتنامه‌های فارسی پاک کند.
"ای کاش در کنار گشت های ارشاد مردم، گشت هایی هم برای ارشاد آقازاده ها راه بیفتد."

 این مطلب در صراط نیوز http://www.seratnews.ir/fa/pages/?cid=5068

این مطلب در الف http://alef.ir/1388/index.php?option=com_content&task=view&id=73935

این مطلب در نقد نیوز http://naghdnews.ir/cybermaneuver/news-article/2068-manovr.html

این مطلب در روایت http://www.ravayat.ir/print.asp?id=9709

پی نوشت: *قبلا هم این مطلب رو منتشر کرده بودم، اما با توجه به شرایط زمانی با کمی تغییرات دوباره منتشرش می کنم. ضمنا در مورد تیتر هم تو نشریه غریو قرار بود تیترش همین(یعنی انگلی به نام آقازاده) باشه که عده ای از دوستان گفتن تیتر تندی هست و مخالفت کردن ونهایتا گذاشتیم انقلاب اسلامی و آقازاده ها. البته فکر کنم تیتر درستی هست، چون در طول تاریخ، واقعا مثل انگل به جان برخی از خواص می افتند.

*ضمنا اگر نظراتتون رو در مورد نشریه غریو بفرمایید، باعث خوشحالی ما خواهد شد.


+ نوشته شـــده در سه شنبه 89/9/9ساعــت 2:25 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
کاسه سرت را به خدا بسپار

متن زیر را در جلسه با حضرت آیت الله ایمانی قرائت کردم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه، اللهم احفظ قائد امامنا الخامنه ای

با سلام وصلوات به پیشگاه مقدس حضرت بقیه الله العظم روحی و ارواحناه لتراب مقدمه فداه و شادی روح پرفتوح امام روح الله خمینی کبیر و تمام شهدا بالاخص شهید محمد علی شاهچراغی و سلام وصلوات به محضر سیدخراسانی امام خامنه ای دامت برکاته وسلام خدمت تمامی حضار و بخصوص نمانیده محترم ولی فقیه حضرت آیت الله ایمانی

در ابتدا دهه ولایت و هفته بسیج را به تمام ولایتمداران بسیجی تبریک عرض میکنم. و عرض میکنم"الحمدا... الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی ابن ابی طالب(علیه السلام  (  "

((بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند.))

((اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین‌انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان‌خواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند. بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد.))

اینها گفته های کلیشه شده اما مغفول امام راحل است که البته بعد از ایشان امام خامنه ای نیز با تاکید بر نقش بسیج در پیشبرد اهداف والای انقلاب اسلامی خود را بسیجی دانسته و از تمام مسئولین خواسته اند که با تفکر بسیجی و توجه ویژه به بسیج، انقلاب اسلامی را بسوی تمدن جهانی اسلام ببرند.

اما متاسفانه از سال 68 به بعد وبطور خاص ازسال76 توجه مسئولین نظام به این تشکل مورد تاکید امام خمینی و امام خامنه ای کم شده وحتی در برهه ای شاهد بودیم، که سعی در حذف این تشکل ولایی در دانشگاهها را داشتند، که البته با پایداری بسیجیان ودرایت حضرت آقا این نقشه شوم نیز شکست خورد.

اما خوشبختانه در دوره ای که به گفته رهبر معظم انقلاب، گفتمان امام و انقلاب زنده شده است، تا حدودی این غفلت رفع شده است. اما تا آن نقطه آرمانی که امام عظیم الشان برای بسیج دانشجویی ترسیم کرده اند فاصله زیادی وجود دارد.

ایشان در پیام خود جهت تشکیل بسیج دانشجویی فرمودند: ((باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.)) که البته با این آرمان جهانی فاصله ای بسیار داریم.

متاسفانه پس از شکل گیری جریان انحرافی اصولگرا در سطح کشور، اکنون رگه هایی از این جریان را در سطح استان شاهد هستیم. جریانی که آنچنان که باید معتقد به حضور روحانیت در امور نیست، جریانی که گرایشاتی به سمت باستانگرایی دارد، جریانی که برخلاف نص صریح فرمایش امام خامنه ای از اکنون فضای کشور واستان را سیاسی کرده و خود را برای انتخابات آماده می کند.

رشد 24 درصدی نرخ بیکاری، عدم ثبات مدیرتی در سطح استان، افزایش 15 درصی جرایم، حذف مدیران ارزشی وکارامد از بدنه مدیریتی استان، عدم توجه شایسته به روحانیت معظم و بسیاری از موارد دیگر، به هیچ وجه شایسته سومین حرم اهلبیت نمی باشد.

که تنها راه جبران این عقب ماندگی ها کار وتلاش مضاعف، و ایجاد فضای همدلی میان مسئولان می باشد. اما با توجه به تاکیدات فراوان امام خامنه ای بر حفظ وحدت وهمدلی میان مسئولین و دوری از فضای سوءظن و اختلاف جهت کار وتلاش مسئولین، اما متاسفانه در سطح استان فارس شاهد هستیم، جریان اصولگرا و ارزشی بجای ایجاد فضای کار و خدمت برای مردم، به اختلافات دامن می زنند واین خود باعث مشغول شدن مسئولین به دعواهای پوچ سیاسی و در نتیجه عقب ماندن شیراز به عنوان سومین حرم اهلبیت می شود.

ما دانشجویان بسیجی به عنوان افسران جوان جنگ نرم، معتقدیم در این فضای مشوش و سیاست زده شیراز، نیازمند یک جریان ناب و ولایی هستیم تا فارغ از تمام دسته بندی های سیاسی پا به صحنه عمل گذاشته و در عین انتقادو مطالبه از مسئولین ، با بصیرت در پازل طراحی شده ی دشمن بازی نکند. و در اینجا به محضر حضرتعالی اعلام می داریم ، اکنون بسیجیان سید خراسانی پس از سربلندی در امتحان بزرگ فتنه 88، آماده هستند تا با رهنمودهای حضرتعالی به عنوان افسران این جریان ناب ولایی وارد عمل بشوند. شما به عنوان نماینده امام خامنه ای روحی فدا امر کنید تا ما به عنوان سربازان ولایت اطاعت.

امام روح الله در اقدامی حکیمانه در 2 آذر 67 بسیج دانشجو وطلبه را به عنوان یک تشکل تاسیس کردند.و بر وحدت دانشگاه و حوزه تاکیدات فراوانی داشتند، اما این امر، که اتفاقا مکرر حضرت اقا بر آن تاکید می کنند، تا کنون از سوی دانشگاهیان و حوزویان جدی گرفته نشده است.

مسلما با وحدت این دو نهاد برکات فراوانی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد داشت که غفلت از ان آثار سوءی از جمله تدریس علوم سکولار در دانشگاهها پس از گذشت 30 سال از انقلاب می باشد.

جریان فتنه در شیراز که با مقدس نمایی در لباس مقدس روحانیت، در برابر ولایت مطلقه فقیه ایستاد، هم اکنون نیز مشغول ادامه فتنه گری های خود می باشد. که ممکن است با غفلت خواص، دوباره شاهد فتنه ی بزرگتری در سومین حرم اهلبیت بشویم. باید با تاسیس حوزه های علمیه در شان سومین حرم اهلبیت و جذب و پرورش روحانیون ولایی نگذاشت تا گستره ی نفوذ این جریان بیشتر گردد وبا روشنگری و بصیرت زایی چشم فتنه را کور کرد.

طبق فرمایش وتاکید امام خامنه ای مبنی بر شناخته شدن شیراز به عنوان سومین شهر مذهبی کشور وبه عنوان یکی از پایگاههای اساسی فرهنگی در کشور اما متاسفانه مشاهده می شود که در این راه بسیار عقب هستیم.

با حضور مزار پرخیر وبرکت امام زادگان اهلبیت (سلام ا... علیه) در شیراز، و تاکیدات حضرت آقا، شیراز باید به عنوان سومین حرم اهلبیت شناخته شود. که در این راه توجه ویژه به شورای فرهنگی استان لازم است.

بزرگترین معضل شهر شیراز واستان فارس عدم توجه کافی و در خور به امر مهم فرهنگی می باشد. امری که امام خامنه ای از آن به منزله ی ها برای تنفس یاد می کنند. متاسفانه با وجود بودجه های کلان دولت برای فرهنگ، اقدمات مناسبی جهت ترویج فرهنگ اسلامی نشده است و حتی مشاهده میشود که گاهی اوقات بودجه های فرهنگی، جایی هزینه میشود که اتفاقا ضد فرهنگ اسلامی می باشد.

باید تمام مسئولین تلاش خود را مضاعف کنند تا فرهنگی عمومی استان بیش از پیش بسوی فرهنگ ناب انقلاب اسلامی برود، وهشدار امام خامنه ای در دانشگاه علم وصنعت را جدی بگیریم که فرمودند:" دلمان به پسوند اسلامی خوش نباشد و مراقب باشیم که از درون پوسیده نشویم."

سخن خلاصه کنم، کید دشمنان وفتنه گران ادامه دارد اما ما از مولایمان امیرالمومنین آموخته ایم که در مقابله با دشمنان اینگونه باشیم: "کوهها از جای کنده می شوند، تو پابرجا باش! دندان هایت را به هم بفشار . کاسه سرت را به خدا بسپار.قدمهایت را بر زمین استوار کن. چشم به آخرین صفوف دشمن بدوز و از برق سلاحهایشان ترس به دل راه مده. و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است."

اما درد دل ما بسیجیان؛ مسلما حضرتعالی خدمت مولایمان امام خامنه ای خواهید رسد، پیام ما را به ایشان برسانید:

ما در راه عشق نقض پیمان نکنیم /گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم

اگر عالم ز یزید لبریز شود/ ما پشت به سالار بسیجیان نکنیم

در پایان از محضر حضرت آیت الله ایمانی نماینده محترم ولی فقیه وامام جمعه شیراز از پذیرفتن سربازان خود به محضرشان کمال تشکر را داریم و امیدواریم با همت و تلاش مضاعف مسئولین سازمان بسیج دانشجویی وعنایت ویژه حضرتعالی این دیدارها در غالب های مختلف ادامه پیدا کند.

پی نوشت:

* روز قبل از دیدار زنگ میزنن ومیگن باید تو بری صحبت کنی، اونم تو اوج کارها. صبح حدودیک ساعت قبل از خواب بلند شدم و فوری متن رو نوشتم تا خیلی سوتی ندم. البته اصلا خوب نخوندم و بخصوص اون شعر پایانی که بدتر شد. ولی خوشبختانه آقای ایمانی استقبال کرد وبعد هم گفتن متن رو بدین به من. که خدمتشون دادم.

* امروز هم یک جلسه خصوصی با ایشون داشتیم که به دلایلی نرفتم. اما ان شاالله از این به بعد جلسات ماهیانه رو با ایشون داریم. واقعا تو شیراز واستان مظلوم واقع شدن. دلشون خیلی خون هست از...

* این متن رو هم گذاشتم که هم وبلاگ به روز باشه و هم خیلی از مشکلات رو بیان کرده باشم.

* حتما چندبار پیام امام روح الله رو برای تشکیل بسیج دانشجو و طلبه بخوانیم، پارسال آقای ایمانی می گفت: امام وقتی این پیام رو می نوشته حالتی عرفانی داشته...


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 89/9/3ساعــت 4:6 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر




مرگ بر آمریکا