اگر جوات هستید، اگرآخرین مطلبی که مطالعه کرده اید تصمیم کبری یا کوکب خانم بوده است، اگر قدرت تحلیل شما در حد پت و مت است، اگر فرق اگزستانیالیسم و هویج را نمی دانید، نگران نباشید، در پی انتشار لیست 100 روشنفکر برتر دنیا، بسته های آموزشی " روشنفکری در 5 دقیقه " به بازارآمد!
1.لغات پر ملات؛ اولین اصل، یادگرفتن تعدادی لغت پرملاته! هرچی بیشتر بدونید بهتره، اما اگر مغزتون زیاد کشش نداره همین چهارتا رو حفظ کنید: پلورالیسم، پارادایم، نوستالژیک و دیالکتیک. معنی اش زیاد مهم نیست فقط کافیه هر چند جمله در میون مقداری از این کلمات- به میزان دلخواه- بکار ببرید البته موظب باشید دز آن را زیاد بالا نبرید که تابلو می شود!
2. ریش پرفسوری؛ گرچه اپیدمی شده ولی هنوز هم جواب می ده! ریش پروفسوری می تونه حتی شما رو به یک شهروند فرهیخته تبدیل کنه!
3. غر بزنید!؛ غر زدن به وضع مملکت یکی از ارکان مهم و شاید مهمترین رکن روشنفکری است. به هر چیزی که فکرتون می رسه غر بزنید مهم نیست به چی فقط غر بزنید.
چند مثال کاربردی:
* اگر بارون نمیاد از بارونهای لندن تعریف کنید و بر پدر مملکت بی آب و علفمون لعنت بفرستید!
* اگر بارون میاد از هوای صاف و آفتابی تگزاس تعریف کنید و بگید :" تف به این مملکت گل وشل!"
* مدام از پیشرفت خارج تعریف کنید! طوری که انگار 80 سال توی لس آنجلس زندگی کرده اید .مثلاً بگید اونجا نون بربری تو بسته بندی های استریل عرضه میشه!
4. کراوات؛ کراوات خیلی مهمه حتی اگه می خواهید تا سبزی فروشی سرکوچه بروید کراوات بزنید. برای اینکه در ذهنتان ملکه شود می توانید شبها با کراوات بخوابید! یا حتی با کراوات به حمام بروید.! (یک تذکر مهم: روش بستن کراوات را خوب یاد بگیرید!)
5.توالت فرنگی؛ اگر در مهمانی خواستید دستشویی بروید و آنجا توالت فرنگی نداشتند به شدت از صاحبخانه گلایه کنید و خودتان را ناراحت نشان دهید.
6. چند غذا؛ پیتزا دیگه دمده شده، سعی کنید اسم غذا هایی رو حفظ کنید که بقیه حتی نمی تونند تلفظش کنند.
* مثال: فوندی بورگینیون، تاوزند آیلند و...البته اگر توی رستوران بودید قبل از به زبان آوردن این کلمات ابتدا دستتون رو داخل جیبتون کنید و یک چرخ بدهید اگر به چیزی برخورد نکرد احساس تشنگی کنید ویک لیوان آب سرد سفارش بدهید!
7. وبلاگ؛ داشتن یک وبلاگ ضروریه . البته اگر هنوز فرق بین کیس و مانیتور رو نمی دونید بی خیال وبلاگ شوید. قالب وبلاگ باید حتماً سیاه باشه. سیاه نمادی است از خفقان ژرفنای درونی و فریادی از فراسوی فراخنای تاریکی های ظلمانی! اسم وبلاگ هم باید یکی از این ها باشد: فریاد بی صدا، اسیر حجم خلوت بی کسی، غریب غروب غربت غارغار! برای مطالب توش هم می تونید یک کتاب از احمد شاملو بگذارید بغل دستتون و هر هفته یه صفحه ازش رو تایپ کنید بریزید تو حلق وبلاگ!
8.تعریف از گذشته؛ از زمان قدیم خیلی تعریف کنید. مخصوصاً بگید اون موقع همه چیز خیلی ارزون بوده مثلاً تویوتا کمری 3 قرون بوده! البته سعی کنید به مغزتون یه مقدار بیشتر فشار بیاورید و مثال بهتری بزنید.
9.عینک؛ سعی کنید عینکی شوید. عینک سمبل مطالعه ی زیاده ! اگر حوصله مطالعه ندارید یک روش سریعتر هم وجود داره: 2 دقیقه به جوشکاری با دقت نگاه کنید!(تذکر مهم: نوع وشکل ظاهری عینک خیلی مهمه، مثلا عینک های درشت با فرام نصفه بالا سمت راست وپائین سمت چپ از همه جدید تره!)
10.دموکراسی؛ اگر کاندیدای مورد نظر شما رای آورد، دموکراسی را مثل عقد دخترعمو پسرعمو عهدی آسمانی بدانید. اگر کاندیدای مورد نظر شما رای نیاورد بگویید: ملت شعورشون همینقدره! حقشونه بیسوادها! یا می تونید بگید تقلب شده، چون مردم باید به همشهری خودشون رای می دادند و حالا که رای ندادن، پس تقلب شده!
11.موسیقی؛ ترانه های خارجی گوش بدهید. هرچی غیر مجاز تر باشه بهتره! اگر فرانسوی گوش میدید نشون میده که تمام مراحل روشنفکری رو با موفقیت پشت سر گذاشته اید!
12.پرستیژ؛ در صحبت هاتون پرستیژ داشته باشید. مثلا وقتی در مورد رئیس جمهور های خارجی صحبت می کنید بگویید: " آقای اوباما" یا " پرزیدنت اوباما"
13.توله سگ پشمالو؛ یک سگ بخرید.ترجیحا توله سگ هر چه پشمالو تر بهتر. اصولاً معاشرت با سگ جماعت تاثیر زیادی در ارتقای سطح روشنفکری داره!
14.پیپ؛ همیشه سعی کنید همراه خود یک عدد پیپ از نوع خارجیش همراه داشته باشد. و در مواقع لزوم پا رو پا بگذارید و پیپ بکشید.(نکته مهم: هیچگاه سمت قلیون و سیگار بهمن نروید که خیلی افت داره!)
15. و بالاخره مانیفست روشنفکری؛ کتاب های فروغ فرخزاد، صادق هدایت ، سروش و گوگوش کتب اربعه روشنفکران محسوب می شوند. حالا خیلی به آخری گیر ندید بیشتر با سی دی حال می کنه!
حالا بعد از پیمودن این15فرمان در 5دقیقه، شما شده اید یک روشنفکر یا همون آنتلکتوئل!!!
16آذر ماه سال 1332 در تاریخ جنبش دانشجویی به عنوان یک مبدأ و سرآغاز تحولی عظیم در روح جنبش دانشجویی بود . دانشجویانی که تا آن زمان عمدتا اشراف زاده و متموّل بودند ، سرتاسر وجودشان روح ماتریالیستی فراگرفته بود و آنها که بویی از مبارزه نبرده بودند به تدریج با گرایشی ضدامپریالیستی بر علیه استکبار خروشیدند . اما این دانشجویان که در سه شاخه کلی الحادی کمونیستی ، سوسیالیست ها و اسلام گرایان قرار می گرفتند ، بدلیل نوپایی این حرکت و سکولاریسمی که آن زمان حاکم در فضای دانشگاه ها و درون این سه شاخه بود ، جنبش دانشجویی در راه خود دچار انحرافات فراوانی شد.
اما سال32 هشداری برای سلطنت شد .روابط سیاسی ایران و انگلیس از سرگرفته شد و سلطنت خواب اطلاق دید و کودتا پا گرفت. نیکسون به ایران آمد تا اقتدار شاه بازگشته به وطن را و مصدق احمدآبادنشین شده را ببیند . 16 آذر با گرایشی ضدامپریالیستی و به عهد زمانه چپ گرا خروشید و کشته داد . دانشجویان دیگر سیاسی شده بودند و برای سیاست خود خون می دادند ، اما این سیاست سخت در پی آرمان کارگر بود و مُهر درس بر پیشانی و مُهر چکش بر دل داشت . شاه دریافت که اگر خطری باشد از جانب اینهاست و دانشجویان را سرکوب کرد.
سیر تاریخی جنبش دانشجویی بسیار عبرت انگیز است ، از الحاد کمونیسم تا التقاط ، از سوسیالیسم افراطی تا لیبرال های کنونی ، تمام این ها بدلیل این است که گاها جنبش دانشجویی نخواست در فرودگاه اسلام ناب فرود بیاید و رفت در اردوگاه التقاط و شک سقوط کرد تا در سایه تجدد ، گاه به به چپ و گاه به راست روکند.
ما در این نوشتار قصد نداریم گذری بر این سیر درس آموز داشته باشیم. اما اکنون به یکی از آفت های جنبش دانشجویی یعنی محافظه کاری و دوری از آرمان ها که در بعضی از تشکل های دانشجویی رسوخ کرده یا اگرچنین نیست دچار التقاط شده است می پردازیم، چراکه اصالت جنبش دانشجویی در16آذر32 با حرکتی آرمانخواهانه و ضدامپریالیستی آغاز شد، نه باتساهل و تسامح با سران استکبار.
همانطور که رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) فرمودند :"دانشگاه مبدأ تحولات است".تحول و دگرگونی با روحیه محافظه کاری در تناقض است .هر تحولی نیاز به شجاعت ،آرمانخواهی و دوری از مصلحت اندیشی دارد ، و تحول با محافظه کاری به یک جوی نمی روند.حال این دانشگاه و دانشجو است که به عنوان مبدأ تحولات خوانده شده است .
اکنون جنبش دانشجویی باید به دور از محافظه کاری در جهت آرمان های خود حرکت کند تا بتواند در جامعه و حتی جهان تحولی عظیم ایجاد کند .
بنابراین روح جنبش دانشجویی با محافظه کاری در پارادوکس است . اما اکنون محافظه کاری در عناوینی قرارگرفته اند که دانشجوی آگاه باید بتواند راه را از بیراهه تشخیص بدهد .
روحیه محافظه کاری گاه در عنوان لیبرالیسم و گاه در عنوان اسلام التقاطی و یا به تعبیر امام خمینی (ره) اسلام ناب آمریکایی و یا عناوین دیگر ظهور و بروز می کند.
البته باید توجه داشت که افرادی نیز در پوشش آرمانخواهی و دوری از محافظه کاری دچار انحرافات فراونی شده یا خواهند شد . سوسیالیست ها که در اصل و آرمان خود دچار انحراف شده چه برسد به رفتارشان ، اسلام گرایان رادیکالی که دچار افراط شده اند و بدون بصیرت پازل دشمن را کامل می کنند .
مقام معظم رهبری فرمودند : "جوانان و دانشجویان همواره به قله های آرمانی نگاه کنند تا برآیند آرمانگرایی آنها و چالش مسئولان با مصلحت ها ، به نتیجه معتدلی منجر شود".
این مطلب در کیهان http://www.kayhannews.ir/881127/12.htm
این مطلب در استقامت http://www.esteghamat.ir/pages.asp?id=5209
لینک این مطلب در روایت http://ravayat.ir/shownews.asp?c=0&id=6834
مخمل: از انقلاب مخملی بیزارم
مخمل، گربه ی "خونه مادر بزرگه" اعلام کرد از کسانی که با تلاش برای راه انداختن انقلاب مخملی در ایران سعی در بدنام کردن نام او داشتهاند، شکایت میکند.
مخمل در مصاحبهای خبری که کنار خونه مادربزرگه برگزار شد، درباره محتوای شکایت خود توضیح زیادی نداد اما به عوامل انقلاب مخملی توصیه کرد دفعه بعد برای انقلاب کردن سراغ شخصیت های دیگر مثل پینوکیو، سگ آقای پتیبل، خر شرک، گاوهای حنا دختری در مزرعه، و کرهالاغ کدخدا بروند.
مخمل همچنین بهشدت داشتن هرگونه نسبت نسبی با مخملبافها را رد کرد اما این احتمال را که درپی وقایع اخیر نسبت های سببی بین او و آنها به وجود بیاید، رد نکرد.
مخمل همچنین خبر منتشر شده درباره دستگیری هاپو کومار همزمان با دستگیری کارمندان ایرانی سفارت انگلیس را تکذیب کرد و گفت: هاپو کومار ایرانی نیست ولی باشرفتر از این حرف هاست.
مخمل همچنین از سالم ماندن خونه مادر بزرگه در اغتشاشات اخیر خبر داد و گفت: این مسایل مربوط به خیابانهای تهران بوده و چون از کوچه پسکوچههای اطراف خونه مادربزرگه و دیگردر و دهاتیها چیزی به حضرات و دوربینهای سی ان ان و بی بی سی نمیماسد، آن طرفها خبری نبود.
او سپس در پاسخ به این سوال که " آیا فکر نمی کنید مادربزرگه به خاطر سهام عدالتی که رئیس جمهور به او داده، دوباره به او رای داده" گفت: به این خاطر نبوده، اما گیرم که به این خاطر بوده باشد؛ کسی حرفی دارد؟"
مخمل همچنین گفت: من در زمان تبلیغات به نوک سیاه و نوک طلا که به نوکهایشان روبان سبز میبستند و بعد از ظهرها می رفتند میدان ونک میگفتم شما دو تا که به سن رای دادن نرسیدهاید چرا میرین تو این خیابونا؟
وی در پاسخ به پرسش یک خبرنگار مبنی بر این که جواب نوکسیاه و نوک طلا به این خواهش چه بود، گفت: جوابی ندادند و رفتند ولی من فکر میکنم یکی از عوامل (البته فقط یکی از عوامل) که باعث شد یک عده درباره تعداد طرفدارانشان خیال برشان دارد همین وروجکها و امثال آنها بودند که من این موضوع را به گلباقالی خانم هم گفتم ولی ایشان هم شخصا دل پردردی داشت.
در اینجا یکی از خبرنگاران از مخمل پرسید: آیا شما فکر نمی کنید کلمه سبزه در این بیت شعر که "خونه مادر بزرگه حرفای تازه داره.... خونه مادر بزرگه گیاه و سبزه دارد" به نوعی حمایت از یک کاندیدای خاص را تداعی میکند.
مخمل در پاسخ به این پرسش با تاسف سر تکان داد و گفت: این شعر را عوامل صدا و سیما تهیه کردهاند و گروه کر این سازمان همخوانی کرده و روی سریال خونه مادر برگه گذاشته اند. لطفا این کار و کارهایی را که صدا و سیماییها کردهاند به پای مادر بزرگه و امثال او ننویسید. منبع:وبلاگ برای تفکر