این مطلب ادامه پست قبلی است؛ فلذا ابتدا مطلب قبلی را بخوانید...
"مسؤولان بلند پایهى کشور، قواى سهگانه، از خود رهبرى تا آحاد مأموران و مدیران، همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوى کار خود، پاسخگوى تصمیم خود، پاسخگوى سخنى که بر زبان آوردهاند و تصمیمى که گرفتهاند؛ این معناى پاسخگویى است؛ این یک حقیقت اسلامى است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر انسان وقتى مىخواهد حرفى بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخگو باشد، یکطور حرف خواهد زد."(14)
"از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسئولیتهاى خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند."(15)
"هیچ شخص یا نهادى نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد."(16)
"امر به معروف و نهى از منکر حوزههاى گوناگونى دارد که باز مهمترینش حوزه مسؤولان است؛ یعنى شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهى کنید. مردم باید از مسؤولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آنها بخواهند. این مهمترین حوزه است."(17)
توجه جدی و نگاه به مقوله آزادی بیان از دریچه دین به عنوان یکی از ارزش های اسلام در نظریات پایه گذاران فکری انقلاب اسلامی مانند شهیدمطهری و شهیدبهشتی مشهود است. تا جائیکه شهید مطهری بقای انقلاب را در گروی حفظ آزادی و عدالت می داند. اما متاسفانه اکنون عده ای به این مهم سیاسی نگاه کرده و در جهت اغراض سیاسی خود آن را بکار می گیرند یا ذبح می کنند: "برای تداوم انقلاب اسلامی، هر کس باید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد و اتفاقا تجربه های گذشته نشان داده است که هر وقت جامعه از آزادی فکری - ولو از روی سوء نیت - برخوردار بوده، در نهایت به سود اسلام تمام شده است...اگر جلوی فکر را بخواهیم بگیریم، اسلام و جمهوری اسلامی را شکست داده ایم. البته باید توجه کرد که برخورد آراء و عقاید، غیر اغوا و اغفال است... آینده انقلاب ما در صورتی تضمین خواهد شد که عدالت و آزادی را حفظ کنیم."(18)
"در آینده هم اسلام فقط و فقط با مواجهه صریح و شجاعانه با عقاید و افکار مختلف است که میتواند به حیات خود ادامه دهد. من به جز آنان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکند راه حفظ معتقدات اسلامی جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو میشود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها."(19)
"تفکر باید آزاد باشد. هرمکتبی که به ایدئولوژی خودش ایمان و اعتماد دارد ناچار طرفدار آزادی اندیشه وتفکر است. هر مکتبی که ایمان واعتماد به خود ندارد جلو آزادی اندیشه وتفکر را میگیرد، میخواهد مردم را در یک محدوده خاصی نگه دارد و نگذارد که تفکر کند یا فکر خودرا بیان کنند."(20)
شهیدمطهری که در کنار افرادی مانند شهید بهشتی مرد میدان های مناظره و آزاداندیشی با مخالفین عقیدتی و حتی مارکسیست ها بود، اعلام می کند هیچکس بجز امام معصوم مصون از خطا نیست و اگر غیرمعصوم در وضع غیرقابل نقد قرار بگیرد خطرآفرین خواهد بود. اما متاسفانه در گذشته و امروز نیز مسئولان و سیاسیونی هستند که با ساکت کردن منتقدین خود و بت سازی عده ای طرفدار متعصب از آنها، اکنون سقوط کرده و یا با ادامه این روند عدم نقدپذیری و سرکوب مخالفین سقوط خواهند کرد: "در نوشتههای خود هم تصریح کردهام که مراجع فوق انتقاد به مفهوم صحیح این کلمه نیستند، و معتقد بوده و هستم که هر مقام غیر معصومی که در وضع غیر قابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام ... ضمن این که مانند عوام فکر نمیکنم که هر طبقه در طبقه مراجع قرار گرفت، مورد عنایت خاص امام زمان(عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است. اگر چنین چیزی بود، شرط عدالت بلاموضوع بود."(21)
شهید بهشتی هم که خود در مقام دستگاه قضایی بود، با بیان اینکه انتقاد از همه مسئولان نظام در هردرجه که باشند آزاد است، تصریح می کند احدی را به دلیل انتقاد نمی گذاریم تحت تعقیب و تهدید قرار بگیرد و کسانیکه مانع انتقاد بشوند را منحرف از راه اسلام می خواند. امری که شاید امروز برخلاف تاکیدات حضرت آقا برخی از مسئولان و گروه های مختلف سیاسی تنها بواسطه مطلبی و یا حرفی برآشفته می شوند و با تمام توان خود را مکلف به خفه کردن آن مخالف و یا حتی منتقد خود می کنند: "انتقاد سازنده و دلسوزانه از مسئولان در تمام سطوح برای همه آزاد است... شما مردم ایران مطمئن باشید که ما احدی رابدلیل انتقاد از خودمان یا انتقاد از دست اندرکاران دیگر جمهوری اسلامی به هیچ عنوان نمی گذاریم کسی تعقیب و تهدید کند."(22)
"همه زنان و مردان جمهوری اسلامی ایران اعم از مسلمان و غیرمسلمان در اظهار نظر پیرامون شخصیت و طرز کار مدیران و مسئولان جامعه در هر درجه که باشند آزادند با رعایت این دو شرط که دروغ نگویند و بیاناتشان نصیحت و دلسوزی و ارشاد باشد. هر کس به هر عنوان بخواهد جلوی انتقاد سازنده، یعنی همان امر به معروف و نهی از منکر عمومی اسلام را در این پدیده ی جمهوری اسلامی بگیرد، از راه اسلام منحرف است و به عنوان مسلمان از او بیزارم."(23)
منابع در ادامه مطلب...
این مطلب در سحاب نیوز
پی نوشت: 1.پرواضح است که مقصود از آزادی، آزادی در چارچوب اخلاق اسلامی، شرع مقدس اسلام و قوانین جمهوری اسلامی است. نه اینکه به بهانه ازادی تمام مرزهای اخلاق و قانون را شکسته یک جامعه آنارشیستی رقم بزنیم. درباره مطلب فوق که دردی کهنه اما مغفول است، حرف های ناگفته فراوانی وجود دارد که به دلیل اهمیت آن در قسمت اول تنها به بیان موارد تئوریک این موضوع از نگاه دین و دین شناسان پرداختم. ان شاالله در قسمت بعدی وارد برخی مصادیق عینی تر و مبتلابه خواهم پرداخت.
2. پس از علنی شدن مخالف حضرت آقا به ورود دانشجویان به سفارت روباه پیر، حقیر هم که در حاشیه های دیدار دانشجویان با حضرت آقا، این مورد را ذکر کرده بودم،(+) بحث های زیاد و جالب توجه ای در گوشه و کنار شد. اولا اینکه آنچه روشن است، تقریبا تمامی جریانات سیاسی از حامی دولت تا منتقد دولت و...از این اقدام دانشجویان حمایت کرده بودند و حتی برخی شخصا در سفارت هم حاضر شده بودند. اما امروز بعضی از همان جریانات سیاسی که قصدانتقام گیری از جنبش دانشجویی را دارند؛ این مسئله را تبدیل به چماقی کرده اند تا بکوبند بر سر دانشجویان انقلابی؛ که نباید گذاشت با این بهانه ها جریان دانشجویی تخریب و حضرات از زیرپاسخگویی در برابر مسائل اصلی فرار کنند. دوما شخصی مطلع می گفت: حضرت آقا صلاح ندانسته بودن این قسمت از سخنانشان منتشر بشود و در گذشته نیز چنین مواردی اتفاق افتاده بود و حتی در برخی موارد تنها خبرکوچکی از دیدارهای خاص با حضرت آقا منتشر شده است. چندروز پیش هم در نشست جنبش(مشهد)حاج آقامحمدیان مسئول نهادرهبری در دانشگاه ها در پاسخ به این قضیه گفته:"سایت رهبری بدون نظر آقا هیچ کاری را سرخودانجام نمی دهد." اما اینها برای حقیر حجت قطعی نیست.
منابع:
1. جاذبه و دفعه علی علیه السلام، ص 143
2. ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبه 155
3. ترجمه و شرح نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه19
4. نهج البلاغه، خطبه216
5. مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور، وزارت ارشاد اسلامی، 1361ش، ج3، ص48
6. 19/10/1357
7. 8/3/1358
8. 12 /4/ 1358
9. 6/2/1358
10. 8/3/1358
11. بیانات مقام معظم رهبرى در خطبه هاى نمازجمعه تهران، 23/2/1379
12. پاسخ به نامه جمعى از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسیهای نظریهپردازی16/11/81
13. در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام- 19/4/ 1379
14. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم26/1/83
15. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر22/12/79
16. 10 اردیبهشتماه 1380
17. بیانات در خطبههاى نماز جمعه تهران 25/9/79
18. پیرامون انقلاب اسلامى صفحه 60 و 64
19. پیرامون انقلاب اسلامی، ص 19
20. مجموعه آثار شهید مطهری، ج24، ص123
21. مطهری، مرتضی، پاسخهای استاد بر نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص71
22. سخنرانی شهید بهشتی در یزد سال 1359
23. سخنرانی شهید بهشتی پیش از خطبه های نماز جمعه قم در 24 بهمن 1359