سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرآیند انقلاب اسلامى در بیانات رهبر معظم انقلاب

اگر ما نگاه کلان به انقلاب و حادثه‏ى پدید آمدن جمهورى اسلامى بکنیم، جزئى‏نگرى‏ها نمی تواند ما را گمراه کند. گاهى جزئى‏نگرى و نگاه نکردن مسیر مستمرِ از ابتداء تا انتهاء، انسان را گمراه می کند. نگاه به کل براى ما درس‏آموز است.(بیانات رهبرانقلاب در دیدار با دانشجویان دانشگاه های شیراز)

با توجه به اینکه در دهه چهارم انقلاب که به نام پیشرفت وعدالت نامگذاری شده است قرار داریم و نیاز جدی به تبیین انقلاب اسلامی با نگاه کلان به آن وجود دارد و تحقق دولت اسلامی که از هدف حامیان دولت اسلامی است و در نهایت آرمان اصلی ما یعنی تحقق تمدن اسلامی جهت ظهور حضرت بقیه الله العظم روحی وارواحناه فداه نگاهی هر چند مختصر به فرآیند انقلاب اسلامی در بیانات امام خامنه ای(مد ظله العالی) می اندازیم.

پنج مرحله کلان انقلاب اسلامى در بیانات رهبر معظم انقلاب

ایجاد انقلاب اسلامى/ تأسیس نظام اسلامى/ایجاد دولت اسلامى/ایجاد کشور اسلامى/ایجاد تمدن اسلامى

تشکیل حکومت براى تحقق آرمان هاست. اگر حکومت تشکیل شد، ولى در جهت تحقق آرمان ها پیش نرفت، حکومتِ منحرف است. این یک قاعده کلى است، این معیار است.(1)
محاسبه ما این طور نشان مى دهد که نظام جمهورى اسلامى در طول بیست وپنج سال گذشته، پیشرفت هاى زیادى کرده است. نمى گوییم تماما به هدف هاى خود رسیده ایم، نه، باز هم باید حرکت و تلاش کنیم.(2)
ملت ایران هنوز در نیمه راه است و هنوز تحقق اهداف بزرگ و حقیقیش، به نحوى که مورد علاقه او و منطبق بر اصول اسلامى باشد، تلاش بیشترى مى طلبد(3). فرآیند تحقق نظام اسلامى، همین طور قدم به قدم به نتایج نهایى خود نزدیک مى شود.(4)
(این) فرآیند، یک فرآیند طولانى و البته دشوارى است (که) انسان به طور نسبى به آن اهداف نزدیک مى شود، اما تحقق آن ها خیلى طولانى است.(5)

مرحله اول : ایجاد انقلاب اسلامى
قدم اول که پر هیجان تر و پر سر و صداتر از همه است، ایجاد انقلاب اسلامى است(6)، این انقلاب، اولین سخنش این بود که دوران حاکمیت ارزش هاى معنوى آغاز شده است(7)؛ یک تحول بنیادین بر اساس یک سلسله ارزش ها.(8)
انقلاب بزرگ ما، خصوصیاتى مخصوص به خود داشت. این خصوصیات که بارها هم در تحلیل هاى ملت ما و آشنایان با انقلاب تکرار شده، اولین بار در یک انقلاب مشاهده مى شد؛ تکیه به اسلام، هدف گیرى ایجاد حکومت اسلامى، تجدیدنظر در مفاهیم سیاسى عالم، مثل آزادى و استقلال و عدالت اجتماعى و چیزهاى دیگر و حرکت به سمت دنیا و جامعه اى که بر پایه ارزش هاى اسلامى بنا شده باشد(9). مردم مى دانستند چه مى خواهند، دوم دنبال ارزش ها بودند.(10)

مرحله دوم : تأسیس نظام و حکومت اسلامى
قدم بعدى ، ترتب نظام اسلامى بر انقلاب اسلامى است، یعنى ایجاد نظام اسلامى؛ یعنى (اینکه) هندسه عمومى جامعه، اسلامى بشود که این هم شد(11)؛ منشور اصلى جمهورى اسلامى که (همان) قانون اساسى مترقى و جامع ما است(12)، (پدید آمد.) قانون اساسى، میثاق امت با انقلاب است. قانون اساسى، ستون فقرات نظام است درحقیقت، مرکز اصلى سلسله اعصاب نظام است؛ معیار و ضابطه است.(13)

مرحله سوم : ایجاد دولت اسلامى
قدم بعدى که از این ها دشوارتر است، ایجاد دولت اسلامى است، دولت نه به معناى هیأت وزیران، (بلکه به معناى) مجموعه کارگزاران حکومت، یعنى من و شما. این (مرحله) مشکل تر از مراحل قبلى است.(14)
تشکیل دولت اسلامى به معناى حقیقى، تشکیل منش و روش دولت مردان به گونه اسلامى (است).(15)ادامه مطلب...

+ نوشته شـــده در دوشنبه 88/6/16ساعــت 3:0 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
مرجع یا مرجع نما؟

باسمه تعالی

در روزهای گذشته و به خصوص روزهای اغتشاشات، حوادث متنوعی رخ داد که همه هرچند کوچک درباره آنها اظهار نظر کردند. در این میان گاهی نظراتی از مراجع تقلید عظام و گاهی نیز از مرجع نماها دیدیم. یعنی از آنها که همسو با ولی فقیه نظر دادند، شنیدیم تا آنها که مقابل ولی فقیه نظر دادند.

 غرض از ذکر این مقدمه این بود که می توان از مقاصد و نوع جریان فکری افراد در مواقع حساس اطلاع یافت. یعنی می توان فرق آن کسی که به قول امام احکام حیض و نفاس می گوید، کسانی که بعضا یا دارای بینش سیاسی نیستند و یا اغراض شوم خود را در نظراتشان وارد می کنند با کسی که صالح است و حق را دوست دارد، هرچند که کاندیدای انتخاباتی اش رای نیاورده باشد را تشخیص داد. زیرا هر انسان حق جویی تجمع در خیابان و ستیز با نظام بدین شکل را محکوم می کند. به قول مقام معظم رهبری آبرویی که در میان از نظام رفت، بیش از خسارات و حتی تلفاتی است که ایجاد شد.

عده ای از همین به اصطلاح مرجع ها همسو با آمریکا و انگلیس، از اغتشاشگران حمایت کردند. در این میان عده ای علناً دست به این عمل زدند، مانند آقای صانعی (نه آیت الله)، و عده ای با نظرات دو پهلو و محافظه کارانه خود. این اعمال یعنی تضاد فکری با نظام و مقابله فکری با امام. این حرفها را کسانی می زدند که دادستان کشور بودند و تا چند روز پیش ادعا داشتند، اما امروز چون منافع خود را در خطر می بینند، نقاب از چهره برکشیده اند. این مراجع همانهایی هستند که گاه به مقابله با مقلدان و بعضاً با شاگردانشان پرداختند.

من نمی گویم چون این ها با رهبری تفوت نظری دارند، محکومند، سوال من این است که اگر عدالت شرط مرجعیت است، چرا بعضی در صور واضحات عدالتشان زیر سوال می رود؟ مثلا آقای صانعی احمدی نژاد را حرام زاده می خواند، این حرف به شیعه واقعی هم نمی خورد چه برسد به یک مرجع تقلید. ولی اگر حالا کسی احمدی نژاد دا حرام زاده خواند، مطابق شرع و قانون باید مجازات شود. مگر ایشان کیست که نباید حکم خدا را بر او جاری کرد؟. بعضی در اصل مشکل دارند، این ها عدالتشان زیر سوال می رود اول، تهمت می زنند بعد که دیدند جور در نمی آید، دروغ هم می گویند و این یعنی اصرار بر گناه کبیره.

البته در مقابل این ها دیدیم مراجعی هم بودند که مواضع آنها، مواضع رهبری و طبعاً حق بود و دست کم عدالتشان زیر سوال نرفت، این ها همان هایی بودند که از اول صلاحیتشان تایید شد. این ها یا جز آن 6 نفر بودند یا بعدا اضافه شدند. عده ای می گویند آیت الله بهجت و آیت الله وحید با نظام همسو نیستند. اول، برای حرفتان سند بیاورید. دوم، اگر این مراجع عظام با یک سیاست اعمال شده مشکل دارند، معنای آن عناد با نظام نیست. مثلا آیت الله بهجت قدس سره با کنفرانس برلین شدیدا مخالفت کردند که آن هم در دولت اصلاحات بود. (+)

اکنون که عده ای دیگر دستشان به جایی بند نیست، می گویند ما ولایت فقیه را قبول داریم اما مصداقش را نمی پذیریم. ایشان مرجع سیاسی هستند. شما غلط می کنید قانون شما را قبول ندارد (امام خمینیقدس سره). مقبولیت ایشان به مردم است که خبرگان مردم ایشان را برگزیدند و مشرعیت ایشان هم که به شما ربطی ندارد. بعضی می بینند معیار های مورد نظر رهبری در کاندیدای مورد نظرشان نیست، می گویند ما او قبول نداریم. عده ای تا همین دیروز مقام معظم رهبری مرجعشان بود، امروز می گویند ما قبولش نداریم. چطور است که کاندیدای شما مقبول است و مرجعتان قبول نیست. این ادعا به این دلیل است که ما روی خودمان کار نکرده ایم. ما اگر خودمان نخواهیم خودسازی کنیم، با هر بادی این سو و آن سو می رویم.

به هر حال عدالت بعضی را باید مورد تفحص قرار داد، زیرا در این مواقع است که آزمایش می شوند.

أَوَلاَ یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لاَ یَتُوبُونَ وَلاَ هُمْ یَذَّکَّرُونَ

سوره مبارکه توبه- آیه

لطفا نظر بدهید.

یا علی


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 88/6/11ساعــت 1:58 صبح تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
آقازادهها مادرزاد مظلومند!

بهترین ساختمان قوه قضاییه ساختمان مبارزه با مفاسد اقتصادی است.

و دانشجو بیخودی فریاد می کشد.

گفتمان فقر و غنا با حلوای مبارزه شیرین می شود.

و ما سمینار مبارزه با گفتمان جنگ طلبی را برگذار می کنیم تا جنگ فقر و غنا به حاشیه برود.

همه ما رهبر را دوست داریم بخصوصی فریاد های عدالتش را.

بعضی می گویند: توسعه با آرمان گرایی باجناق است و ناسازگار.

کار به مصلحت و ریش سفیدی می کشد.

و این بار عدالت شوهر می کند تا متهم به فساد نشود!

غنی سازی حق مسلم ماست اما بدخواهان فقیر سازی را ترویج می دهند.

از وقتی خط فقر را با ماژیک وایت برد می کشند با یک اشاره پاک می شود.

گچ هم گچ های قدیم که روی سیاهی با افتخار می نوشت:

انقلاب مال کوخ نشین هاست...

خدا را شکر خداداد اعدام شد تا ما بلند بگوییم تیغ عدالت می برد.

و شهرام هنوز و هر روز محاکمه می شودتا دانشجو نگوید عدالت با خداداد تمام شد.

هنر متعهد سینمای ایتالیاست که هم مافیا دارد و هم سینمای ضد مافیا! هم پدر خوانده!

و ما هنوز پز "خان گزیده های" آوینی را می دهیم چون زنده نیست تا احضارش کنیم.

پیام هشت ماده ای رهبری و منشور عدالت امام درجشن جنگ فقر و غنا زرکوب تندیس سمینارهای امسال است.

و مش رحمت هنوز دنبال خانه ا ی اجاره ای می گردد.

فرشته شهریه دانشگاهش دیر شده ازخجالت سرش را پایین می اندازد.

عجب فرشته ای! طرح امنیت اجتماعی اثر کرده

اینها همه اش حرف بود تحریک یه مشت نامرد بود.

                                                             مسعود ده نمکی


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 88/6/5ساعــت 11:34 صبح تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر
انقلابیون ریاکار عامل مرگ بی صدای انقلاب ها!!!

ازغدی

 ((برای صد بار خواندن))

وقتی اوضاع خراب می شود و انقلابیون ضربه می خوردند جز خواص که تا پای جان ایستاده اند و در چیزی شک نمی کننند، بقیه، انقلاب را تنها می گذارند بسیاری از آنها در لحظه ای که معادلات سیاسی به هم بخورد و مومنین در فشار قرار بگیرند، به همان سرعت که ملحق شده اند، شک می کنند.

خداوند در آیه ای فرمود؛ اگر پیامبر بمیرد یا کشته شود آیا شما از راه رفته باز می گردید. در همه اصولی که پیامبر برای شما آورد تردید می کنید؟ مگر قرار بود برای همیشه به شخص پیامبر گره بخورید؟ یا قرار بود همیشه تعالیم پیامبر پیش چشم شما باشد؟ کدام یک؟ ایمان شما به تعالیم پیامبر گره خورده نه به شخص او و بنابراین نباید با کوچکترین شکست یا ضربه ای که می خورید به همه چیز شک کنید.

دشمنان ریاکار همیشه موفق تر از دشمنان چشم در چشم عمل می کنند. با نرم افزار خوب بدترین ترفندها را علیه یک انقلاب سازمان تخم عقاب جوجه کرکس بیرون آمد .

انقلاب ها چه وقت می میرند؟ درست در آن لحظه ای که بعضی از انسان های آرمانی پیشین، که به نام انقلاب در جامعه مطرح شده اند از فرط خوردن گوشت انقلاب، نقرس بگیرند و حاضر بشوند اهداف انقلابی دو سه دهه قبل را در ملاءعام به سخره بگیرند و خود بخندند و دیگران را در آن خصوص بخندانند. همه اصول را زیر پا بگذارند تا به قدرت برسند. آنجا دیگر انقلاب به پایان رسیده است حتی اگر شناسنامه اش را رسما باطل نکرده باشند. در این دوره از تاریخ انقلاب هاست که اگر مردان وفادار آن انقلاب و چریک های عقیدتی تاریخ به داد آن انقلاب برسند، دوباره خون تازه در رگ هایش جاری می شود و گرنه برای همیشه به گورستان خواهد رفت.

انقلاب ها خیلی پر سر و صدا شروع می شوند اما بی سر و صدا به پایان می رسند. یعنی وقتی انقلاب شروع می شود همه می فهمند اما وقتی می میرد کم تر کسی می فهمد. این وقتی است که در درون حاکمیت انقلاب شعارهای خود انقلاب یعنی حکومت دینی به مسخره گرفته شود و به آن عمل نشود. وظیفه انسان های صالح در چنین شرایطی این است که اگر می توانند نگذارند انقلاب خاتمه پیدا کند و اگر نمی توانند حداقل نگذارند انقلاب بی سر و صدا بمیرد. یعنی باطل ها را بکوبند تا همه چیز در سکوت خاتمه پیدا نکند.

یکی از مرض های بی صدا برای انقلاب دینی پیش بردن پروژه سکولاریزاسیون نظام اجتماعی و انقلابی با حفظ پوشش مذهب است. یعنی عملا حاکمیت وارد پروژه سکولاریزاسیون بشود اما شعار های ظاهری مذهبی را حفظ کند. ظاهر همان ظاهر اما باطن در شرف تغییرات هولناک است. قدم اول هم با فساد فکری، سیاسی و اخلاقی و مالی بعضی از کسانی شروع می شود که خودشان در مسند حاکمیت انقلاب، یا دولت انقلاب می باشند که در طول سالها و به تدریج عوض می شوند. آن انحراف ساکت و صامت این است.

اگر ما انقلاب را حفظ کنیم نظام باقی خواهد ماند و سرافراز خواهد ماند و جلو خواهد رفت .اما اگر به نظام منهای انقلاب تکیه کنیم ،یعنی قدرت منهای ایدئولوزی ،نه فقط انقلاب که روح این نظام است و حرمت و حیات و نشاط این نظام به روحش وابسته است ،بلکه جسم حاکمیت و نظام هم فاسد یا حداقل استحاله خواهد شد .پسوند اسلامی اش می ماند و محتوای آن چیز دیگری خواهد بود .

یکی از دانشجویان دکترای حزب ا... لبنان بود که به من گفت : امام فرمود انقلاب تان را صادر کنید اما نگفت برای خودتان نگه دارید .مصداق رفتار امروز ما با انقلاب است .پس نکته اول اینکه اگر جلو نرویم ،عقب گرد می کنیم .منتظر امداد غیبی هم نباید باشیم .چون امداد غیبی برای مجاهدین است نه قاعدین .

می خواهند جمهوری اسلامی را اول تبدیل کنند به جمهوری و اسلامی یعنی یک ترکیب از دو چیز و نه جمهوریت در قالب اسلام که یک چیز است بلکه جمهوری و اسلامی و در مرحله بعد جمهوری یا اسلامی. جمهوری اسلامی باید بشود جمهوری و اسلامی و بعد بشود جمهوری یا اسلامی. این خطی است که دارد تعقیب می شود.                        

       استاد حسن رحیم پور ازغدی


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 88/6/4ساعــت 5:26 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر




مرگ بر آمریکا