سلام
ابتدا به تمام آقاياني که صاحب مسئوليتند و به نوعي دم از ولايت ميزنند بايد گفت که شتر سواري دولا دولا نمي شود يا رومي روم يا زنگي زنگ يا اين طرف يا آن طرف حد وسطي نيست اگر جايي به من نوعي صاحب مسئوليت بگويند اين راه را اشتباه رفتي يا بايد قبول کنم يا با دليل محکم رد کنم و دلايل ديگر( .............) بدون شک حکايت از سر ديگري دارد.
و در ادامه
متاسفانه انتظار ميرفت با اتمام وضعيت جزيره اي بودن دانشگاه عقل ها روي هم ريخته شود و يک طراحي و برنامه ريزي قوي جهت مسائل فرهنگي شود که در عوض فعلا بايد ناظر بر اضافه شدن آمار دانشجويان حاضر در فيس بوک با عکس هاي سه در جهارشان شويم.
مسئولان فرهنگي ببينيد دانشجويان در فيس بوک را و بعد به عملکردتان نمره دهيد.البته شايد بعضي از چهره ها آشنا باشند تعجب نکنيد!
با تشکر از نويسنده وبلاگ و تمام خدمت رسانان واقعي به مردم.
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ.
آمين
البته ايني که گفتيد بعد هواي نفس نيست خود هواي نفسه
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ.
آمين
به روزم با
جنگ در ميان صلح
آهان خوب من دقيقا اون چيزي رو ازتون ميخواستم که شما قبلا انجام داديد
خوب الان بهتون افتخار ميکنم چون من داشتم برعکس فکر ميکردم
يعني فکر ميکردم شما داريد مجازي کار ميکنيد و من ازتون خواستم حقيقي کار کنيد
با اين تفاسير از نظر من اين همه پررويي مسئولين شايد ناشي از يکپارچه و يکدست و يکصدا و همراه و همدل نبودن حزب اللهيا هست
هيچوقت نميگم يه دست صدا نداره
شما به راهتون ادامه بديد ما هم با دعا (گرچه شرم آوره)همراهيتون ميکنم
البته شايد اگه لازم شد يه جور ديگه همراهيت کنيم
در مورد نام حقيقي هم اينکه بعضي چيزا نگفتنش هزار بار بهتر از گفتنشه
في الحال صلاح نيست
گرچه همون لقبي که به بنده داديد(مريض اسلام)حسابي به تنم نشسته......
اصلا تو چطور مطمئني اين حرفت به گوش مسئولين ميرسه؟يه سيستم امارگير بذار رو وبلاگت ببين چند نفر اين مطلب رو خوندن
از اون چند نفر چند تاشون دوستاي هم جنست(هم عقيده و هم روش) هستن؟
چند تاشون مخالفن؟
از اون مخالفا چند تاشون حرفو ميرسونن به اونکه بايد؟
در مورد جبهه ي پايداري هم همين طور
اقاي فقير لطفا همه حرفهاتونو تو وبلاگ حبس نکنيد
پاره کنيد اين تارهايي که دور خودتون بستيد
اين همه محافظه کاري بي صدا کار کردن چه معني داره؟چه سودي داره؟چه نتيجه اي داره؟
قبلا هم تذکر بهتون دادم در مورد مجتمع هاي تجاري
در مورد جبهه پايداري هم نظرم همينه
چي ميشه اگه نامه رو مستقيم بذاري کف دستشون؟واقعا چي ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا چي ميشه اگه رو در رو بري حرفتو بهشون بزني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گرچه خيلي سخته ولي دوباره مينويسم خراب رفيقيم ديگه چه ميشه کرد؟
اولا اون ذوق هنرمندانه که گفتي در اثر همنشيني با بعضيا (شما نها)حاصل شده
در مورد نوشتن اسمت هم توضيح کافي دادي منظور منم اين بود که عالمو ادم ميدونن اين وبلاگ مال کيه
قبلنا ميگفتن العاقل يکفي بالاشاره ولي مثکه العاقل لا يکفي بالاشاره
اگه اين عکس گوشه وبلاگت عکس ره برته و اگر امام خميني هم ره برته چرا مدل اينها کار نميکني؟
مثلا نامه امام به گورباچوف چه جوري بود؟صاف داد دست صاحبش يا نه رفت يه گوشه نوشت و ....
يا نامه چارلي چاپلين به دخترش يا همه اون نامه هايي که گفتم
فک کن مثلا دولتمردا بيان از اين به بعد نامه هاشونو بزنن تو سايت و وبلاگ باشد که طرف مقابل بفهمه!
از چيزي يا کسي ميترسي؟بي تعادف بگم در نهايت ضعف يا شايدم ندانم کاري داري کار ميکني
اينجوري نه تنها حرفت ممکنه به صاحبش نرسه بلکه اگرم برسه کاملا مستحاله و بيجون شده
وقتي تو خودت ضعيف و محافظه کارانه کار ميکني توقع داري طرفت به حرفات بها بده و گوش شنوا پيدا کنه؟
بسکه شماها داريد ضعيف و محتاط و بي سر وصدا و يواشکي کار ميکنيد مسئولين اين همه بي پروا و پررو خيال راحت شدن چون ميبينن کسي محکم جلوشون واي نميسه
تو که ادعا ميکني شهادت بايد چشم در چشم والخ ...باشه چرا اين کاراتو رو در رو انجام نميدي
فقط واسه دشمن فرضي زرنگي؟