• وبلاگ : فقير
  • يادداشت : نامه سرگشاده به مسئولين دانشگاه پيام نور فارس و شيراز
  • نظرات : 8 خصوصي ، 40 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + ميلاد فريدنيا 


    سلام رفيق،بشنو از ني چون حکايت ميکند:

    اگه تو مشکات هيچ نقشي نداري لطفا اسم مبارکت رو از داخل نشريه حذف کن.سريع!!!

    درضمن شما چهار سال عضو بسيج دانشگاه بوديد و الان دانشجوها ومسولين شمارو به اسم بسيجي ميشناسند گرچه الان مسوليت هم نداشته باشي.(البته اگه الان با بسيجي بودن مشکل نداري وهنوز بهش افتخار ميکني)

    ودر آخر بنده به تک تک دوستان انتقاد خودم رو کردم که با دونوع رفتار متفاوت مواجح شدم.عده اي گفتند درسته بايد اونجا حرفهامون رو ميزديم و چندنفري هم که با شما ارتباط بيشتري داشتند کارو توجيح کردند!البته شما نه توجيح کردي نه اشتباه رو قبول کردي!

    خلاصه دست من کوتاه و خرما ير نخيل!!!

    اگه دوستت نداشتم هرگز بهت گوشزد نميکردم.

    اين اخرين کامنت حقير تو اين زمينه بود چون احساس ميکنم بهتر منو تو به مسائل مهمتري بپردازيم.

    يازهرا

    + ميلاد فريدنيا 
    سلام
    مصلحت چيز خوبيست بايد به ان انديشيد!
    انتقاد چيز خوبيست اما نه از منتقدين!
    حرف حق چيز خوبيست اما نه هميشه!
    وبلاگ جاي خوبيست اما فقط براي اينکه در فضاي مجازي از ما ، متن و افکار ما تعريف بشه!
    ((عمريست که فرياد زنيم ما شاهيم
    همه گم راه،همچنان در راهيم
    انکه انتقاد ميکند ما هستيم
    دست از سر ما بردار که عدالت خواهيم))
    محض اطلاع پيام خصوصي هم قابل پاسخ ميباشد!
    ياعلي

    پاسخ

    سلام اخوي؛ممنون از انتقادهاي صريح و صادقانه ات.اي کاش همه مثل شما نقدها راچشم در چشم، يا حداقل بصورت کامنت با نام ياحتي بدون نام مي گفتند نه اينکه...هيچ عدالتخواهي ديکتاتور نيست؛اصلاعدالتخواهي بدون آزادي سرازمارکسيسم در مي آورد.اينهالازم و ملزوم يکديگرند. ضمنا حقيربه جهت برخي مسائل خدمتتان گفتم که حضورا مفصلاپاسخ کامنت خصوصي شمادوست عزيز را خواهم داد نه اينکه نخواهم پاسخ دهم.وقتي شما کامنت خصوصي ميگذاريد وبنده پاسخ عمومي ميدهم براي مخاطب نامفهوم ميشود.اگرنقدتان خصوصي است خب پاسخ را هم خصوصي بشنويد. امانهايتاجهت اينکه پاسخي هم به نقدهاي شماداده باشم؛ چند نکته راخدمتتان مي گويم:1.توصيه ميکنم متن نامه را دوباره بخوانيد2.بنده هيچکدام از مطالب نشريه مشکات را ننوشته ام؛فلذاتاييد يا ردي هم برآن ندارم.مطلب مذکور رو هم قبل از چاپ اصلا بنده نخوانده بودم. 3.امادر موردنکته اصلي نقدتان اينکه چرادر جلسه به غذاهااعتراض نکردم وحال اينجا معترضم؛اول حقيردراين نامه4بندي تنهايک کلمه يعني"تشريفات بيش از حد"در مورداين مقوله نوشتم.ونقداصلي و اساسي تر را به موارد ديگر داشته و دارم.و اين موردرا خيلي جزئي مي پندارم.که اگر غيرازاين بود در نامه آنرا شرح ميدادم و باآب و تاب از آن ياد ميکردم. نامه را خوب بخوانيد. ضمناشماما را متهم کرده ايد که هميشه اينگونه رفتار ميکنيم؛برادر عزيز چرابدون علم حکم ميکني؟همين نامه قبلي به پايداري را خواندي؟نه اصلاهمين قصه بنرهاي سال؛حقيرسال گذشته شخصاپيش مسئول روابط عمومي دانشگاه رفتم و متن سخنان حضرت آقا را در اين باره خدمتتشان دادم که ايشان گفتند تاحالا نديده بودم و پذيرفتن.اماوقتي امسال دوباره همان قصه تکرارميشود ديگرجاي بهانه گيري نيست.اگرمصداقي سراغ داريد اطلاع دهيد،کساني بايدپاسخگوباشندکه درسکوت دائمي به سر مي برند.4 .کسي را تخريب نکرده ايم.اينهااز باب امربه معروف ونهي از منکر هست که برهمه حتي شما دوست عزيزواجب است.5.درباره مواضع و اقدامات دوستان خوبم در بسيج دانشجويي هم حقيرکه نبايدپاسخگو باشم خب به خودافراد بگوييد.6.مومن آيينه مومن است،عيوب من راهميشه به من هديه کنم.اتفاقاعدالتخواهان هميشه نشان داده اندانتقادپذيرترين که هيچ؛ فحش خورترين جماعت هستند. باتشکرفراوان از هديه ات

    من نميدونم مسولين در هر مقام و جايگاهي ميدونند که مسوليت در نظام جمهوري اسلامي يعني چي؟؟!!

    اگر که ميدانند و اين نتيجه کارهاي انهاست واي بر آنها...!!

    اگر هم که نميدانند يا به خود بيايند يا خود را از معرکه کنار بکشند که در بد وادي خطرناکي قدم گذاشته اند...

    توصيه من به خودم (فقط به خاطر وظيفه اي که حضرت آقا بر دوشمان گذاشته است) و به تمام مسولين اين است که باز به انديشه هاي امام و حضرت اقا تاملي دقيق داشته باشيم که ره را گم نکنيم...

    ارمانها را فراموش نکنيم..

    وتشکر از برادر خودم آقاي فقير که خوب نکات رو ميبينند.

    نکته آخر بنده:

    اگر ميخواهيد کسي را تخريب کنيد ، به بدترين شکل ازش دفاع کنيد!!

    و من الله توفيق

    پاسخ

    سلام برادر؛ممنون از نظرت.
    برخي از دوستان کامنت خصوصي مي گذارند و توقع دارند عمومي پاسخ دهم!
    متن نامه را برخي درست نخوانده اند.
    حقيقت جابجا نمي شود.
    + --------- 
    باور کنيد همين جوري گذاشتم نه روي منظوري ارتباطي به موضوع نداشت
    + --- 

    پاسخ

    بالاخره اين هم نظري است!
    دجال شخص يا جريان
    + دانشجو 


    سلام

    ابتدا به تمام آقاياني که صاحب مسئوليتند و به نوعي دم از ولايت ميزنند بايد گفت که شتر سواري دولا دولا نمي شود يا رومي روم يا زنگي زنگ يا اين طرف يا آن طرف حد وسطي نيست اگر جايي به من نوعي صاحب مسئوليت بگويند اين راه را اشتباه رفتي يا بايد قبول کنم يا با دليل محکم رد کنم و دلايل ديگر( .............) بدون شک حکايت از سر ديگري دارد.

    و در ادامه

    متاسفانه انتظار ميرفت با اتمام وضعيت جزيره اي بودن دانشگاه عقل ها روي هم ريخته شود و يک طراحي و برنامه ريزي قوي جهت مسائل فرهنگي شود که در عوض فعلا بايد ناظر بر اضافه شدن آمار دانشجويان حاضر در فيس بوک با عکس هاي سه در جهارشان شويم.

    مسئولان فرهنگي ببينيد دانشجويان در فيس بوک را و بعد به عملکردتان نمره دهيد.البته شايد بعضي از چهره ها آشنا باشند تعجب نکنيد!

    با تشکر از نويسنده وبلاگ و تمام خدمت رسانان واقعي به مردم.

    پاسخ

    سلام.البته لام نيست مسئولين به خودشان زحمت بدهندو بروندبه فيس بوک و حراج غيرت وعفت را ببينند.کافيست کمي درلباس مبدل در محيط دانشگاه،کنارکافي شاپ و...قدم بزنند،تاخروجي مغزهاي متفکرفرنگي خود را ببينند.بقول سعيدعاکف "گاو پيش برخي از مسئولين فرهنگي افلاطون هست."
    + طه 
    البته ايني که گفتيد بعد هواي نفس نيست خود هواي نفسه

    رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ.

    آمين

    پاسخ

    صحيح است.
    + طه 


    البته ايني که گفتيد بعد هواي نفس نيست خود هواي نفسه

    رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ.

    آمين

    به روزم با

    جنگ در ميان صلح

    با سلام
    متاسفانه بنده موفق به شركت در اين همايش نبودم اما با توجه به شواهد امر كه از دوستان شنيدم كاملا به شما حق مي دهم.
    هر چه تلاش مي كنم در ذهنم علت اين نوع كار ها را تحليل كنم نتيجه نمي گيرم. واقعا چه فايده اي دارد اين نوع برنامه ها؟ آن هم برنامه هايي كه بيشتر از محتوا به حواشي و هزينه هاي بي دليل اكتفا مي شود. نتيجه اين كار ها يا آبرو ريزي براي مسئولين امر است يا آبرو ريزي براي نظام. البته نبايد از اثرات مثبت اين قبيل برنامه هاي تحقيقاتي در سيره مقام معظم رهبري غافل شد. كاش واقعا به شعارها عمل مي شد.
    راستش را بخواهيد حرف هاي اين نامه ديگر آن قدر تكرار شده اند كه تعجب مي كنم هنوز هم جاي گفتنشان هست!!! گوش شنوا؟؟؟

    با نصب بنر نام سال شخصا مخالف نيستم. راستش را بخواهيد گاهي وقت ها كه از جلويش رد مي شدم براريم تذكر خوبي است! بله، كاش به اين چيز ها اكتفا نمي شد.ژ
    نمايشگاه بازخ.اني ابعاد فتنه كار خوبي بود اما مي شد اين وقت و هزينه را براي كارهاي اولويت دارتري هم هزينه كرد.
    درباره اين كه چرا بعضي ها عادت به سكوت دارند هم نظرم هماننظر شماست.
    سخنان امام خميني (ره) خود مهر پاياني است بر همه انديشه هاي محافظه كارانه ما...
    پاسخ

    سلام آقاسعيد؛از اينکه نظردادي ممنون.1400پيامبرآمدندوهمه يک حرف را زدند وبعدازآن امامانمان و امروز ولي مان، اما هيچگاه تکراري نشدندوهر روز بيش از ديروزبه آنها محتاج هستيم. درمورد نصب بنرتبريک سال شما را ارجاع ميدهم به سخنان امام روحي فداه در حرم رضوي سال90.
    + طاها 

    آهان خوب من دقيقا اون چيزي رو ازتون ميخواستم که شما قبلا انجام داديد

    خوب الان بهتون افتخار ميکنم چون من داشتم برعکس فکر ميکردم

    يعني فکر ميکردم شما داريد مجازي کار ميکنيد و من ازتون خواستم حقيقي کار کنيد

    با اين تفاسير از نظر من اين همه پررويي مسئولين شايد ناشي از يکپارچه و يکدست و يکصدا و همراه و همدل نبودن حزب اللهيا هست

    هيچوقت نميگم يه دست صدا نداره

    شما به راهتون ادامه بديد ما هم با دعا (گرچه شرم آوره)همراهيتون ميکنم

    البته شايد اگه لازم شد يه جور ديگه همراهيت کنيم

    در مورد نام حقيقي هم اينکه بعضي چيزا نگفتنش هزار بار بهتر از گفتنشه

    في الحال صلاح نيست

    گرچه همون لقبي که به بنده داديد(مريض اسلام)حسابي به تنم نشسته......

    پاسخ

    بله؛يکي از مهمترين مشکل هاي امروز مابعد از هواي نفس، عدم وحدت نيروهاي حزب اللهي زيريک پرچ مستقل است.الحمدالله که جواب را گرفتيد.
    + طاها 

    اصلا تو چطور مطمئني اين حرفت به گوش مسئولين ميرسه؟يه سيستم امارگير بذار رو وبلاگت ببين چند نفر اين مطلب رو خوندن

    از اون چند نفر چند تاشون دوستاي هم جنست(هم عقيده و هم روش) هستن؟

    چند تاشون مخالفن؟

    از اون مخالفا چند تاشون حرفو ميرسونن به اونکه بايد؟

    در مورد جبهه ي پايداري هم همين طور

    اقاي فقير لطفا همه حرفهاتونو تو وبلاگ حبس نکنيد

    پاره کنيد اين تارهايي که دور خودتون بستيد

    اين همه محافظه کاري بي صدا کار کردن چه معني داره؟چه سودي داره؟چه نتيجه اي داره؟

    قبلا هم تذکر بهتون دادم در مورد مجتمع هاي تجاري

    در مورد جبهه پايداري هم نظرم همينه

    چي ميشه اگه نامه رو مستقيم بذاري کف دستشون؟واقعا چي ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    واقعا چي ميشه اگه رو در رو بري حرفتو بهشون بزني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ

    ضمن اينکه همين نامه را به مسئولين مربوطه باشماره شخصي ام پيامک دادم و خوانده اند واز کسي هم ترسي نداشته و ندارم.که اگرچنين بودمانندخيليهايا سکوت ميکردم يادروبلاگي بي نام ونشان نقد مي کردم.حتي همون نامه به جبهه هم بازخوردهاي فراواني از سوي دوستان جبهه و...داشت که بازهم شما اينها را نمي بينيد.بازهم صراحتا ميگويم وقتي چشم در چشم گفته شده اماتاثير نداشته مجبوربه عمومي شدن آن هستيم.اتفاقاحقير متهم به تندروي هستم تا محافظه کاري! در مورد قياس با نامه هاي دولتمردان هم که کاملاقياسي اشتباه هست.وبلاگ آمارگيرهم داره و نتيجه مطالب وبازديدکنندگان رو مي بينم.ضمن اينکه بجز زبان سرخ و همين وبلاگ رسانه ي ديگري ندارم که بخواهم حرفها و مطالباتم را بيان کنم. در آخر هم بايدعرض کنم شما چرابانام حقيقي پيام نميگذاريد؟نکندشماترس و واهمه ي داريد؟چرابانام حقيقي حتي اين رفيقتان رانقد نميکنيدچه رسد به مسئولين؟ نهايتادر اين موردحرف بسيار است که اگرقانع نشديدبفرماييد تابيشتر توضيح بدهم.
    + طاها 

    گرچه خيلي سخته ولي دوباره مينويسم خراب رفيقيم ديگه چه ميشه کرد؟

    اولا اون ذوق هنرمندانه که گفتي در اثر همنشيني با بعضيا (شما نها)حاصل شده

    در مورد نوشتن اسمت هم توضيح کافي دادي منظور منم اين بود که عالمو ادم ميدونن اين وبلاگ مال کيه

    قبلنا ميگفتن العاقل يکفي بالاشاره ولي مثکه العاقل لا يکفي بالاشاره

    اگه اين عکس گوشه وبلاگت عکس ره برته و اگر امام خميني هم ره برته چرا مدل اينها کار نميکني؟

    مثلا نامه امام به گورباچوف چه جوري بود؟صاف داد دست صاحبش يا نه رفت يه گوشه نوشت و ....

    يا نامه چارلي چاپلين به دخترش يا همه اون نامه هايي که گفتم

    فک کن مثلا دولتمردا بيان از اين به بعد نامه هاشونو بزنن تو سايت و وبلاگ باشد که طرف مقابل بفهمه!

    از چيزي يا کسي ميترسي؟بي تعادف بگم در نهايت ضعف يا شايدم ندانم کاري داري کار ميکني

    اينجوري نه تنها حرفت ممکنه به صاحبش نرسه بلکه اگرم برسه کاملا مستحاله و بيجون شده

    وقتي تو خودت ضعيف و محافظه کارانه کار ميکني توقع داري طرفت به حرفات بها بده و گوش شنوا پيدا کنه؟

    بسکه شماها داريد ضعيف و محتاط و بي سر وصدا و يواشکي کار ميکنيد مسئولين اين همه بي پروا و پررو خيال راحت شدن چون ميبينن کسي محکم جلوشون واي نميسه

    تو که ادعا ميکني شهادت بايد چشم در چشم والخ ...باشه چرا اين کاراتو رو در رو انجام نميدي

    فقط واسه دشمن فرضي زرنگي؟

    پاسخ

    ممنون و تشکرفراوان از نقدهايتان.جناب با اسم مستعار "طاها"؛حقير در تمامي موارد همين نامه به جبهه يا قضاياي دانشگاه و از اين دست مسائل بارهاوبارها طبق وظيفه شرعي امربه معروف و نهي از منکرهمان چشم در چشم و باصراحت نقدهاومطالبات خودرا بيان کرده ام!!!همانطور که در پست قبلي نامه به جبهه توضيح دادم.اما وقتي کار از حدخودش مي گذرد،وقتي فلان مسئول استاني وقاحت رابه سرحداعلامي رساند،وقتي تمام مراحل مقدماتي امربه معروف را طي کردم ومسئول برمنکراجتماعي و عمومي خودپايفشاري کرد، مجبور مي شويم قضيه را رسانه اي کنيم.ضمن اينکه رسانه يکي از مهمترين ابزارهاي مطالبه و نقدهست.و از همه مهمتر اينکه امثل شماومخاطبين تنهاهمين خروجي را در وبلاگ مي بينند،اماتلاش ها و کارهايي که قبل از عمومي کردن اين نقدهاشده است را نمي بينندونمي دانند.
       1   2   3      >