• وبلاگ : فقير
  • يادداشت : شمشيرها بخوابيد، دعوا سرلحاف است!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + 987 

    با سلامي گرم تر از ((سانديس ))لبوي داغ پاييزي خدمت دوست عزيز تر از جان!!
    چطوريد دوست خوبم؟
    ميبينم که حسابي بصيرتتون زياد شده ماشالله!و تبارک الله! از بس اين بصيرت شما زياد شده ما نگرانم که ((بصيرت دون)) شما هم مثل ((قطعنامه دون)) دول شيطاني غرب بترکه!
    ولي همين که شما بصيرتتون زياد شده و هر روز هم به لطف قوه الهي،زياد تر ميشه باعث ميشه ((يه جاي ))اين مستکبرين بسوزه که دکتر دقيقا ميدونن کجاست ..من خبر ندارم والله!
    بگذريم!
    ميبينم که باز هم از سر ذوق و سليقه دست به کيبورد برديد و فضاي وبلاگ رو باز هم دل انگيز و پر محتوا کرديد با تراوشات ذهني قشنگتون!
    اين بار دست روي نکته ي بسيار حساسي گذاشتيد که نشون ميده داريد فتبارک الله رشد نويسندگيتون رو به خوبي طي ميکنيد و ميخواهيد به همه ثابت کنيد که براي شما منبر و مستراه فرقي ندارند که چنان بهلول را گفتند فرق منبر و مستراه چيست؟
    گفت فرقي ندارند الا در يک نکته ؛که هر کس بخواهد در خلوت رفع حاجت کند به مستراه ميرود و هر که بخواهد بر جمع رفع حاجت کند بر منبر ميرود!حال شما هم بر منبر رفته و خود را خلاص کرديد!

    دوست دار شما
    جام زهر


    ::::راهنما::::
    سانديس:جيره و مواجب را در دوران جديد سانديس گويند

    1-قطعنامه دون: بر گرفته از ديوان گهر بار شيخ ازل و عجل ؛معلم اول؛لسان الغيب؛
    شيخ گرمسار محمود احمدي نژاد ابن آهنگر !به معناي قسمتي از بدن مردمان مغرب زمين که در آن قطعنامه همي گذارند و گويا ظرفيتش محدود است و امکان دارد بترکد و در اين جا شيخ ازل خودشان به آن اشاراتي داشتند

    2-يه جاي:در اينجا شيخ ازل مشخص نکرده اند کجاي بدن آدمي است ..ولي ظاهرا قسمي از بدن ميباشد که قابل اشتعال و سوختني است و بر همگان پوشيده است

    پاسخ

    پاسخ ابلهان خاموشي است.