به نام خدا

آقای موسوی، سلام

ما دانش آموزانی هستیم که حق رای ندارم، اما حق داریم بدانیم در کشوری که قرار است یک عمر در آن زندگی کنیم چه می گذرد. لذا در مورد اولین برنامه تلویزیونی شما چند سوال یا شاید چند جواب طرح کرده ایم. خواهش می کنیم به حرفهای ما گوش دهید:

آقای موسوی!

گفتید پول نفت در آستین ندارم که مردم را در استان ها، برای استقبال، به سمت خود بکشانم. اما آیا شما پول نفت را در آستین کسی می بینید؟ اگر دیده بودید، می گفتید زیرا در این چند ماهه حداقل فهمیدیم ید طولایی در انتقادهای بی رحمانه و البته بی منطق دارید. شاید منظورتان احمدی نژاد باشد ولی باید بگویم تا آنجا که ما و همه مردم می دانیم خود احمدی نژاد گفت من ستاد رسمی نخواهم داشت. شاید هم به مسئله سیب زمینی یا پرتقال اسراییلی اشاره کرده اید. اگر این طور باشد مشخص می شود شما علاوه بر انتقادات بی رحمانه ید طولایی نیز در تخریب ناآگاهانه دارید. ولی اگر در آستین کس دیگری پول نفت دیده اید که خودتان بهتر می دانید.

آقای موسوی!

سخن از آزادی در دولت دکتر(!) خاتمی به میان آوردید. اما باید بگویم تا آنجا که ما می دانیم بعضی از سیاسیون در همین دولت آقای خاتمی پا را از آزادی فراتر نهادند. هنوز مردم غائله 18 تیر یا قتل های زنجیره ای یا روزنامه‏نگارانی را فراموش نکرده اند که در دولت آقای خاتمی پا را از آزادی فراتر گذاشتند و به مفهوم براندازی رسیدند.

آقای موسوی!

شما از حمایت مراجع بزرگ تقلید گفتید ولی ای کاش نام این مراجع بزرگوار را هم می گفیتد. اگر منظورتان آیت الله مکارم یا آیت الله مظاهری است، ایشان ادعاهای شما را رد کردند. راستی خوب است بدانید مقام معظم رهبری هم جز مراجع تقلید می باشند. اگر شما می خواستید به حرف مراجع گوش دهید، به حرف مقام معظم رهبری بها می دادید. نه از این در که بگویم می توانستید به حمایت قاطع ایشان از سیاست های دولت نهم گوش کنید بلکه شما می بایست حداقل به حرف ایشان، در کردستان، مبنی بر عدم تخریب دولت گوش می دادید. راستی شما ولایت فقیه را در سخنرانی های قبلیتان مقامی برای جلوگیری از کودتا دانستید، به راستی که چنین تعریفی را برای ولایت فقیه هیچ کجا نشنیده ایم الا نزد شما!

راستی برای پخش تراکت های تبلیغاتیتان در مراسم تشییع حضرت آیت الله العظمی بهجت هم دلیلی دارید؟ نه به این دلیل که هنوز فرجه تبلیغاتی آغاز نشده بود بلکه ما آنگونه که از حرف هایتان برمی آمد، شما را فردی ارادتمند مرجعیت می دانستیم، نه فردی که بخواهد از این غم بزرگ استفاده تبلیغاتی کند. اما می دانم پیام تسلیت شما به نوعی نشان از اخلاصتان بود که در جمعیت پخش شد، اما حضور احمدی نژاد استفاده تبلیغاتی!!!

آقای موسوی!

 گفتید اصل 44 بیکاری به دنبال دارد. اما تا آنجا که ما می دانیم در کشور درصد موفقیت در بیکاری زدایی در برنامه چهارم نسبت به برنامه سوم 15 درصد رشد داشته است. شاید ندانید در دولتهای گذشته میزان کل واگذاریها در اصل 44 قانون اساسی 3 هزار میلیارد تومان بوده و دردولت نهم سهام 333 شرکت با ارزشی معادل33/6هزار میلیارد تومان واگذار شده که 94 درصد واگذاریها از طریق بورس بوده است. از تورم گفتید اما خوب است بدانید نرخ تورم در 1387نزدیک به 25درصد است و نرخ رشد نقدینگی نیز به شدت کاهش یافته و به هدف برنامه نسبت به دولت های قبلی نزدیک تر شده است. لازم است بدانید که بزرگترین مرکز ریسک سنجی اقتصادی جهان 10 عامل بر اقتصاد یک کشور موثر دانسته و ابراز داشته که ریسک اقتصادی ایران در چند سال گذشته حدود 4 درصد کاهش داشته است. لازم است بدانید ارزش بازار سرمایه، حجم معاملات و صدارت غیر نفتی  نسبت به سال 1383 در 1387 تقریبا دوبرابر شده است. بدانید که رشد اقتصادی کشور بدون نفت افزایش 2.9 درصدی و رشد اقتصادی کشور با نفت، افزایش 2.6 درصدی را نشان می دهد. گفتید صنعت لازمه رشد اقتصادی است، بدانید درصد رشد سرمایه گذاری صنعتی نسبت به سال 1383 در سال 1387 دارای رشد 15.5 درصد است. ضمن اینکه معیارهای نظیر ثبات سیاسی و قیمت نفت بر اقتصاد کشور ما اثر می گذارد. دولت نهم با توجه به پیاده کردن طرح های بزرگ اقتصادی در دولت خود، شاهد چنین افزایش هایی نیز بوده است و همانطور که می بینید نفت هم در جهان دارای ثبات از نظر قیمت نیست پس جا برای توجیه اقتصادی تورم نیز وجود دارد.

آقای موسوی!

دولت نهم را دولتی دانستید که در آن شایسته سالاری نیست. باید بگویم که شما درست می گویید زیرا جوانان و افراد جدید حق ورود به کارهای مملکتی را ندارند و فقط شما مملکت داری بلدید که آن را هم از کودکی نزد خانواده تان آموخته اید. با این وجود دیدید با وجود کاهش نرخ بیکاری در جامعه در 4 سال اخیر، هم جوانان بیشتری سر کار آمده‏اند و هم گزینش شغلی از میان افراد تحصیل کرده افزایش داشته است. پس تا این حد که شما می گویید هم وضع امنیت شغلی برای دختران و پسران جوان کشورمان بد نیست!

آقای موسوی!

گفتید تا زمانی که کشور خودمان درست نیست حق نداریم به فلسطین و لبنان کمک کنیم. راستی مگر شما از عقاید امام بی خبرید. مگر شما خود را نخست وزیر دوره جنگ نمی دانید پس چرا کمک به این کشورهای اسلامی و دوست را جایز نمی شمارید. گفتید نمی توانیم با کشورهای آمریکای جنوبی رابطه داشته باشیم، راستی مگر شما از سیاست های دولت برای این قبیل کارها آگاه هستید؟ آیا ما حق نداریم با کشورهای آمریکای جنوبی که هم نوعمان هستند رابطه داشته باشیم؟ گفتید با کشورهای همسایه رابطه برقرار کنیم، مگر نمی دانستید که در این دولت روابط اقتصادی، سیاسی و... با کشورهای همسایه رشد داشته است.

آقای موسوی!

آقای موسوی از سیاست خارجی گفتید. گفتید به ما گذرنامه نمی دهند، شاید شما عقاید امام و رهبری را مبنی بر مبارزه با دیکتاتوری و زور فراموش کرده اید. باید یادآوری کنم که امروز هرچه در جمهوری اسلامی خودکفایی داریم به مدد تحریم کشورهای دیگر است. لازم است بگوییم که در این دولت گفتمان دولت، طبق گفته مقام معظم رهبری عوض شد و لحن خشن دولت های غربی به لحنی مسالمت آمیز تبدیل شد. می دانم از دید شما اجلاس دوربان افتضاح بود و جمهوری اسلامی زیر سوال رفت ولی باید بگویم که شما باید سخنان سازنده مقام معظم رهبری در این باره ها را نیز گوش دهید. تا ببینید که بر مبنای گفتمان امام و انقلاب، اگر قرار باشد زیر بار ظلم برویم دیگر جمهوری اسلامی ارزشی نداشت. پس چرا دم از بی آبرویی در دنیا می زنید؟

آقای موسوی!

باید بگوییم اگر دولت نهم به قول شما سازمان مدیریت و برنامه ریزی یا شورای پول و اعتبار را تعطیل کرده، کارش را با استراتژی خاص خود انجام داده و باید بگویم در برخی موارد هم این سازمان ها در قالب سازمان هایی به نام های دیگر تجلی یافته اند. گفیتد بانک ها حیات خلوت دولت شده است. به راستی منظورتان چه بود؟ اگر منظور به کاهش سود بانکی بود، که باید بگوییم مبنای این تغییرات براساس اسلام و بانکداری بدون ربا می باشد نه سیاست های دولت نهم!

آقای موسوی!

ما به عنوان دانش آموز برای شما چند پیشنهاد داریم:

1- اگر حرفی می زنید مبنی بر تغییر سیاست های اقتصادی و خارجی، برنامه های خود را بیان کنید تا مردم بدانند که اگر رییس جمهور شوید، چگونه این سیاست ها را دنبال خواهید کرد.

2- توضیح دهید که کشور در زمان نخست وزیری شما چه پیشرفت هایی داشت و آیا توانستید تا حدی شعارهای خود را دنبال کنید.

3- دلیل این همه تخریب علیه دولت نهم را بگویید. منظورمان افتضاح دوربان و گم شدن پول های میلیارد دلاری در دولت است.

4- کمی فکر کنید شاید تعدادی از خدمتهای دولت نهم را به یاد آورید.

5- کمی توضیح دهید که چرا بدون خبر دادن به امام از نخست وزیری استعفا دادید.

با تشکر