متاسفانه توي اين چند سال دانشجويي توفيق حضور در چنين جلساتي رو نداشتم ولي حاشيتون ما رو برد به حال و هواي تجربه نکرده اينجور جلسات
. اولين گزارش ديدار رو اينجا خونده بودم :
http://nadiyan.blogfa.com/post-138.aspx
شنيدن تذکر رقابت بر پست و مقام و هم چنين اسم فرماندهان سپاه و نيروهاي مسلح برا منم قابل تامل بود. هم چنين نظرشون در مورد تسخير سفارت.
سلام
زيارت قبول. نحوه توصيف حس و حال فضاي بيت بسيار جالب بود. ياد ارديبهشت 89 ديدار مردم استان فارس در خانه مشترک همه بسيجي ها افتادم. ولي اون موقع از لوبيا پلو خبري نبود! ياعلي
در جواب بنده فرموديد : امامنظورحقيرعده اي بود و هست که نه ازسرعقلانيت بلکه از سراحساس واقعاقصدرفتن کرده بودن
دوست عزيز سعي نکن توجيه کني حرف شما اشتباه بوده اتفاقا رهبري هم حرف از احساس زدند : ميگويد ميخواهم بروم آنجا؛ خب، اين احساس، احساس باارزشى است؛ اما رفتن، غلط است. احساس، خوب است؛ اما اين احساس نبايد موجب شود كه ما حالا راه بيفتيم برويم غزه
اين دوستان هم همين احساس را داشته اند ليکن ايا حرکتي براي رسيدن به غزه کرده اند ؟؟؟
در همان سخنراني رهبري در مورد فرودگاهها جايي هم گفتند که ما اگر بتوانيم در انجا حضور يابيم مطمئنا در انجا حاضر خواهيم شد .
بنظرم شما بجاي توجيه ، حرفتان را اصلاح کنيد . البته توهين حرف ديگري است .
البته من هر چه از دوستاني که در جمع بودند پرسيدم کسي تويه نبياد نداشت ليکن نقدهاي جدي را همه بياد دارند و جديت در مطالبه از اقايان را .
اين که چيز بدي نيست .
شما اگر توهيني بياد داريد بگوييد ما هم بدانيم
حالا حرفتون شد دوتا -توهين و بي ادبي كار اشتباهي است ازهر كس كه ميخواهد سربزند اشتباه است .
ليكن شما در مورد رفتن به غزه نوشته بوديد كه برخي جوگير شده بودند و حرفي از توهين نياورده بوديد بنظرم اخلاقي اين است كه اگر خودتان هم قبول داريد متنتان را اصلاح كنيد .
شما با اين حرفتان هر کس که با شال و کلاه به فرودگاهها رفته بود را جوگير خوانده ايد . مثلا حاج سعيد قاسمي که با شال و کلاه در فرودگاه تهران امده بود جوگير بود ؟
در قضيه فرودگاه بحث اين است که چه کسي فرمان حمله صادر کرد ؟
اتفاقا اون دوستاني که مي گفتند بايد برويم غزه خوب هم ميدانستند که چنين اتفاقي نميافتد ليکن در صدد حرکت دادن فضا بودند خدايي اگر همان دو سه نفر هم شال و کلاه نمي کردند کس ديگري مي امد در همان تجمع ؟
انها که به غزه نرفتند که کارشان اشتباه باشد .
اتفاقا رهبري همان موقع سخنراني کردند و گفتند اين جوانان ما را ياد جوانان کربلاي 4و 5 مي اندازند---- همانهايي هم بودند که در تهران تند ترين مواضع را داشتند وبيشترين اصرار به رفتن را . مستند بي قرارگاه را ببينيد متوجه ميشويد ليکن کار غير معقولي انجام ندادند . جالب اينکه در قضيه سفارت همين دوستان مخالف ورود بودند .
اتفاقا انهايي که شال و کلاه نکردند مورد سئوالند که چطور اعلام امادگي مي کنند که با کيف و لباس دانشگاه امده اند ؟
جسارتاً
"وصف العيش نصف العيش"
با سلام و تشکر از متنتون.
با عرض معذرت از تعبير جوگيري براي فرودگاه غزه اصلاً خوشم نيومد.
در جاييکه آقا اين حس رو تحسين مي کنند جايي براي اظهار نظر ماها نمي مونه. ضمن اينکه هرکس در جايگاه خود وظيفه اي داره. منِ سرباز وظيفه دارم در عمل آمادگيمو نشون بدم و فرمانده من وظيفه داره با توجه به شرايط فرمانشو بده.
شال و کللاه کردن هم فرياد "من اماده ام" بود.
سلام عليکم.
فکر ميکردم چنين بنويسين . خدايي نکرده قصد توهين يا جسارتي ندارم چون امام منع کردن و ما هم اهلش نيستيم اما شما جنبشي ها همچي رو برا خودتون مصادره کردين؟
بي انصافي نيست که مطلب نظر کارشناسي رو مينويسين اما بحث اصل 44 که کردين تو بوقو کرنا و امام حسابي جوابتونو داد نمينويسين؟
بحث فضاي دانشگاه ها رو مطرح کرد نمايندتون و امام گفت صحه صدر سياسي؟
از اين بي انصافي تر چرا بحث مصلحت رو مطرح نکردين برادر من؟ به ضررتون بود؟