سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نامه منتشر نشده به جبهه پایداری انقلاب اسلامی

مقدمه: سال گذشته و با خبر تشکیل جبهه پایداری انقلاب اسلامی با رهنمودهای علامه مصباح یزدی(حفظ الله)، بارقه های امید در دل نیروهای حزب اللهی جوانه زد، چرا که معتقد بودیم که گفتمان "معنویت، عقلانیت و عدالت" همان گفتمان ناب انقلاب اسلامی است که جبهه پایداری مدعی پرچمداری آن شده بود. اما با گذشت زمان شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد. همان ابتدا در شیراز با جمعی از دوستان حزب اللهی و عدالتخواه  جلسات متعدد و مفصلی با دکتر لنکرانی دبیر محترم جبهه پایداری فارس برگزار کردیم و دغدغه ها و آسیب هایی که تا آن زمان دامن گیر این جبهه شده بود را از سر دلسوزی گوشزد کردیم؛ اما ظاهرا قرار بود اتفاقات دیگری بیفتد. از ذکر جزئیات و اتفاقات می گذرم.

 بهمن 90 بود که مطلع شدیم قرار است حجه السلام محسن مکارم به عنوان سرلیست این جبهه معرفی شود. فلذا بواسطه آشنایی چندساله با این روحانی محترم و از سرخیرخواهی قبل از آنکه رسما این انتخاب اعلام شود، جلسات و صحبت های حضوری مفصلی با چند تن از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری داشتیم و مسائل و نکاتی که آنها مطلع نبودند را مطرح کردیم تا شاید در تصمیم خود تجدیدنظری کنند و نگذارند این عَلم سنگین پای اشخاص زمین بخورد، اما به دلایل مختلف که فعلا از ذکر آن معذورم نتیجه ای دربرنداشت. فلذا در نامه ای خصوصی با زبانی نرم و لیّن خطاب به دبیر و اعضای محترم جبهه پایداری استان فارس استدلال های این انتخاب را مورد سوال و تشکیک قرار دادیم، متاسفانه بازهم خبری نشد! مجبور شدیم در تماسی تلفنی با دکتر لنکرانی هشدارهای خیرخواهانه خود را انتقال دهیم که نهایتا با استقبال ایشان منجر به تشکیل جلسه ای مشروح و مفصل به اتفاق یکی از دوستان شد. تمام دغدغه ها و هشدارهایی که آن زمان پیشاپیش می دیدیم را خدمت ایشان مطرح کردیم، تا با این اشتباه و انتخاب سیاسی، گفتمان مورد ادعا ذبح نشود. در آخر استدلال های همدیگر را نپذیرفتیم و شد آنچه که شد! که اگر به "مجلس بالامانه" نبود منطق طرفین را بیان می کردم تا قضاوت با شما باشد. امروز با گذشتن از مرحله دوم انتخابات مجلس و عدم حمایت معنادار جبهه پایداری از سرلیست خود و حتی تغییر مواضع آشکار حامیان جدی ایشان در عرض دو ماه، انتشار نامه مذکور خالی از لطف و عبرت! نمی باشد:

بسمه تعالی ؛ با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دبیر محترم جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان فارس و شورای مرکزی جبهه پایداری استان فارس

بعد از پیروزی ملت بصیر ایران در فتنه 88 در سایه ی تبعیت از منویات حضرت امام خامنه ای روحی و ارواحنا له الفداه و توبه و پیشمانی عده ای از موج عظیم انقلاب اسلامی که منجر به ریزش و پیاده شدن آنها بدست خودشان از قطار انقلاب شد، شاهد میدان داری سیاست زدگان تاجرپیشه تحت عنوان اصولگرایی بودیم، و دقیقا در همین برهه جریان نفوذی در دولت خدمتگذار باعث حاشیه سازی های فراوان گشت، تا همه چیز دست به دست هم بدهد و صاحبان اصلی انقلاب به انزوا بروند.

اما با حکمت و بصیرت مثال زدنی مطهری زمان حضرت علامه مصباح یزدی(حفظ الله) جبهه ای مردمی و گفتمانی تحت عنوان "جبهه پایداری انقلاب اسلامی" با رهنمودهای ایشان تشکیل گردید. که موجبات خرسندی و امید تمام نیروهای انقلابی و حزب اللهی در سراسر کشور شد.

اما مسئله ای که در این مختصر ما را مکلف به نگارش این نامه کرد، ادامه روند جبهه پایداری استان فارس و بطور خاص انتخاب کاندیدهای این جبهه گفتمانی در انتخابات مجلس شورای اسلامی می باشد.

آنچنان که از طرف دبیرمحترم جبهه پایداری استان فارس گفته شده است، قرار است جناب حجت السلام و المسلمین محسن مکارم در سرلیست جبهه پایداری در شیراز قرار بگیرند. همانطور که مستحضرهستید ایشان چندین سال در دانشگاه پیام نور شیراز به عنوان مدیرگروه معارف و امور فرهنگی این دانشگاه را بر عهده داشته اند. فلذا ما به عنوان جمعی از دانشجویان حامی گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی در دانشگاه پیام نور شیراز که سالهاست با ایشان ارتباط و همکاری داشته ایم سوالات و نکاتی را خدمتتان عرض می داریم.

دکتر لنکرانی در آخرین همایش جبهه پایداری در مسجدالنبی(ص) در بیان استدلال خود جهت انتخاب این فرد به عنوان سرلیست گفت:" ما به تاسی از فرمایش حضرت آقا مبنی بر سومین حرم اهلبیت(ع) بودن شیراز، تصمیم گرفته ایم که نشان دهیم پیوند شیرازی ها با اسلام روحانیت پیوند عمیقی است، بنابراین کاندید اول جبهه پایداری در شیراز یک روحانی خواهد بود."

یقینا این استدلال که حتما باید شخصی روحانی سرلیست باشد، برخلاف اصول جبهه پایداری است، چرا که در صورت پذیرش این استدلال انتخاب اصلح براساس اصول و انطباق شخص با گفتمان ناب جبهه پایداری ممکن است منجر به انتخاب فردی غیر روحانی گردد، و از طرفی آیا هر روحانی هر چند منتسب به هر شخصیت بزرگواری می تواند نماینده این گفتمان باشد؟!

و حتی اگر به کنفراس خبری سخنگوی محترم جبهه پایداری جناب آقای دکتر لنکرانی رجوع کنیم، خلاف استدلال فوق ثابت می شود:" جبهه پایداری برای تنظیم لیست به اینکه افراد دانشگاهی هستند یا غیر دانشگاهی، روحانی هستند یا غیر روحانی، عضو پایداری هستند یا عضو گروه دیگر توجهی نخواهد کرد و از بین تمامی داوطلبانی که مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته‌اند افراد را بر اساس اصول و مبانی جبهه انتخاب خواهد کرد ."

به یادمی آوریم سخنان دقیق و اصولی دکتر لنکرانی در مسجد امام حسن(ع) که گفتند:" ما در جبهه پایداری با وسواس درخصوص کاندیداها برخورد می‌کنیم. به دلیل همین وسواس ممکن است در برخی جاها نتوانیم کاندیدا معرفی کنیم. یعنی اگر اطمینان پیدا نکنیم، قطعاً معرفی نمی‌کنیم. جایی معرفی می‌کنیم که نسبت به آن فرد یک اطمینان خوبی پیدا کنیم." حال سوال ما این است چقدر در مورد این انتخاب وسواس به خرج دادید؟ اگر نگاه ما تکلیف مدارانه و براساس حجت شرعی است، آیا در مورد این مصداق واقعا به حجت شرعی رسیده اید؟ چه لزومی دارد که حتما جبهه پایداری مانند جریانات سیاسی دیگر خود را ملزم به لیست دادن کند؟ آن هم با انتخاب چنین کسانیکه پرونده عمکلرد آنها در خور شان جبهه پایداری نبوده است.

دکتر لنکرانی بازهم در سخنانی صریح و اصولی در مسجد دانشگاه شیراز گفتند:"کسی را در پیشانی اصولگرایی قرار می دهیم که در امتحانات سربلند بیرون آمده باشد. مردم دیگر به اسامی و فامیلها رای نخواهند داد. کسی نمی تواند بگوید که من چون از این فامیل هستم به من رأی بدهید." سوال ما این است که حجت السلام مکارم در روشنگری در فتنه 88 چه نقشی داشته است و چقدر موثر بودند؟ عملکرد ایشان در دانشگاه پیام نور شیراز و مواجهه با تشکل های ارزشی این دانشگاه چگونه بوده است؟ و حتی مهمتر اینکه مگر تمام امتحانات همان فتنه 88 بوده است و تمام؟! باید پرسید آیا در امتحاناتی که به موجب مسئولیتشان در دانشگاه داشته اند سربلند بیرون آمده اند؟ آیا اعضای محترم جبهه پایداری که قرار بود با وسواس نمایندگان این جبهه را انتخاب کنند، از تشکل های ارزشی و همسو با گفتمان جبهه پایداری در این دانشگاه تحقیقی کرده اند؟ آیا برخلاف اصول جبهه پایداری و کلام دقیق دکتر لنکرانی چون ایشان منتسب به یکی از مراجع معظم تقلید هستند، باید نماینده این گفتمان باشند؟!

حضرت علامه مصباح یزدی(حفظ الله) در بیاناتی حکیمانه فرمودند:"وظیفه خود می‌دانیم که اصلح و کسی را که رأی دادن به او حجت‌ شرعی دارد معرفی کنیم.شناسایی افراد اصلح را نباید دست کم گرفت؛ کسی را انتخاب کنید که به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه وفادار باشد و در درجه دوم کارآمدی فرد را در نظر بگیرد." اکنون سوال ما این است آیا واقعا به حجت شرعی رسیده اید یا مانند برخی گروه های سیاسی بخاطر شکستن رای دیگری ایشان را انتخاب کرده اید؟ آیا کارآمدی ایشان را نیز مورد توجه قرار داده اید؟

حجت السلام و المسلمین آقاتهرانی به عنوان دبیر جبهه پایداری انقلاب اسلامی با نگاهی تکلیف مدارانه موضع اصولی جبهه پایداری را در انتخاب افراد مشخص کردند:"خواه به مجلس برویم یا به مجلس نرویم؛ مهم وظیفه است که باید بدان عمل کنیم." به راستی در این انتخاب اصلح بودن و کارآمدی ملاک بوده است یا رای آوری و ورود به مجلس؟ در کدامیک از اصول جبهه پایداری شکست دادن رقبا و رای آوری فردی که از حداقل های شایستگی برخوردار نیست و تنها بخاطر روحانی بودن و ارادت مردم به مراجع بزرگوار ملاک انتخاب بوده است؟

اگر تحقیق و تفحصی در سابقه ی عملکرد ایشان در دانشگاه پیام نور شیراز داشته باشید، یقینا متوجه خواهید شد که ایشان هم از جهت عملکرد و هم در حوزه نظر، به هیچ عنوان از حداقل های لازم برای نمایندگی جبهه پایداری استان فارس برخوردار نیستند. کافیست سری به تشکل های ارزشی و کانون های فرهنگی این دانشگاه بزنید که سالهاست با ایشان مراوده داشته اند.

این نامه را تنها از سر دلسوزی و انجام تکلیف نوشته ایم، چرا که در صورت چنین انتخاب هایی به عنوان نماینده گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی، باعث ذبح گفتمان پای اشخاص غیراصلح خواهد شد، و از طرفی ضربه ای به شخصیت بزرگوار علامه مصباح یزدی(حفظ الله) به عنوان علمدار بصیر این جبهه خواهد زد. آیا می توانیم با ذبح گفتمان و خدشه دار شدن چهره ی علما بخاطر عملکرد ناصواب خود تنها جهت رای آوری فردی و شکستن رای دیگری، در برابر خداوند پاسخی داشته باشیم؟

سایه ی ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی و ارواحنا له الفداه) مستدام.

والسلام علی من التبع الهدی

"جعمی از دانشجویان حامی گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی در دانشگاه پیام نور شیراز"

بازتاب این مطلب: نگاه فارس

مطلب مرتبط: یک ابهام مهم در جبهه پایداری فارس+پاسخ دکتر لنکرانی


پی نوشت مهم: لازم به ذکر است، بازخوانی این مسائل را به بعد از انتخابات موکول کردم تا شبهه ای مبنی بر تخریب یک کاندیدا و یک جبهه ی سیاسی پیش نیاید. مسلما انتقادات اساسی تری به جبهه پایداری انقلاب اسلامی داریم که معتقدم در هر زمان و مکانی نیاز به بیان آنها نمی باشد. ضمنا طرفداران و اعضای جبهه ی "اعداد سهمی" از این قضایا سوء استفاده نکنند که اگر به حکم عدالت باشد، گردن خیلی از حضرات اکنون باید زیر تیغ عدالت باشد.


+ نوشته شـــده در جمعه 91/2/22ساعــت 7:16 عصر تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر | نظر




مرگ بر آمریکا